kimia63' آخرین فعالیت

من گریه کردم، برای همه اتفاق‌هایی که هیچکدوم تقصیر من نبود.

صبح همان مهربانی نگاه تــوست و چشمهـایـی کـه سروده های دلـم را جـاری می کنــد، صبـح تنها با تو صبـح میشود... #مریم_پورقلی ‌

چه کسی گفت که صبح قصه اش تکراریست صبح یعنی آغاز، نغمه، آوا، آواز چون کبوتر پرواز صبح یعنی لبخند، لب، تبسم، پیوند به دو چشمت سوگند...❤️‍🔥...

هربار در زندگی به یک دیواری تکیه کردم و ازش خواهش کردم که نریزه، ریخت.

باید خواهش و تمنا میکردی تا نریزه خواهش خالی فایده نداره دلا خو کن به تنهایی که از تنها بلا خیزد سعادت آنکسی دارد که از تنها بپرهیزد

من ادم این حرفها نیستم هیچ چیز ترسناک‌تر از زنی نیست که دیگر تو را نمی‌بیند، حتی وقتی روبه‌رویش ایستاده‌ای.

گاهی به این فکر می کنم که به دنیا میایم زندگی می کنیم و می میریم بدجور دلم می گیره هدف از زندگی کردن و خلقتمون چی بود؟ چی هست و چی...

تقریباً هر شب می‌خوام از فرداش زندگیمو نجات بدم.

‌محبوبِ من! نمیتوان در کارِ خدا دخالت کرد خدا خودش خواسته من، عاشقِ شما باشم... #محمد_صالح_علاء

«باید خندید و گریست، عشق ورزید، کار کرد و لذت برد و رنج کشید…این به نظر من هستی حقیقی انسان است.» #گوستاو_فلوبر نامه به ژرژ ساند

شاعرم من شاعرم من شاعرم در میان جمعتان من پایه ام دست و دلبازم ولی بی پول و مول عاشقم ، لیکن ز پا افتاده ام

چندی است به صخره سر نمی کوبد موج انگار که با غمش کنار آمده است…

خنده‌هایم دید و گفتا فارغی گویا زِ غم! گفتمش ما درد را با خنده کتمان می‌کنیم