اگر باران ببارد باز میایم درون کوچه ی امید و فانوس نگاهم را برایت میفروزانم و از ترکیب دستانم برایت چتر میسازم مبادا قطره ای باران بیازارد نگاه مهربانت را ...!!!
آوخ! هنوز زخمیم و رنج می برم
دنیا هر آنچه داشت بلا ریخت بر سرم
مردم چه می کنند که لبخند می زنند
غم را نمی شود که به رویم نیاورم
قانون روزگار چگونه ست کین چنین
درگیر جنگ تن به تنی نا برابرم
تو آنقدر شبیه به سنگی که مدتی ست
از فکر دیدن تو ترک می خورد سرم
وامانده ام که تا به کجا می توان گریخت...
روزي زني روستائي که هرگز حرف دلنشيني از همسرش نشنيده بود، بيمار شد شوهر او که راننده موتور سيکلت بود و از موتورش براى حمل و نقل کالا در شهر استفاده مىکردبراى اولين بار همسرش را سوار موتورسيکلت خود کرد. زن با احتياط سوار موتور شد و از دست پاچگي و خجالت نمي دانست دست هايش را کجا...
بی تو مهتاب شبی باز از ان کوچه گذشتم
همه تن چشم شدم خیره به دنبال تو گشتم
شوق دیدار تو لبریز شد از جام وجودم
شدم ان عاشق دیوانه که بود
در نهانخانه ی جانم گل یاد تو درخشید
باغ صد خاطره خندی
عطر صد خاطره پیچید
یادم امد که شبی با هم از کوچه گذشتیم
پرگشودیم و در ان خلوت دلخواسته گشتیم
تو همه راز...
ادامه:
بیاز گفتم که:تو صیادی و من اهوی دشتم
تا به دام تو درافتم همه جا گشتم و گشتم
حذر از عشق ندانم,نتوانم!!
اشکی از شاخه فروریخت
مرغ شب,ناله یتلخی زد و بگریخت...
اشک در چشم تو لرزید,
ماه بر عشق تو خندید!!
یادم اید که:دگر از تو جوابی نشنیدم
پای در دامن اندوه کشیدم
نگسستم, نرمیدم.
رفت در ظلمت...
آشپزي سامان گلريز:
ماهيتابه چدني دسيني رو ميذاريد روي گاز پنج شعله سامسونگ كه با ضمانت سام سرويس عرضه ميشه,يه كمي روغن لادن دوست تو و من رو بريزيد توش و يا از كره اطلس طلايي استفاده كنيد, دو تا هم تخم مرغ تلاونگ بندازيد داخلش,اگر در حين كار خسته شديد ميتونيد از ماساژور شاندرمن استفاده...