kebrit
پسندها
98

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • ما هم میخوایم برنامهکلاسارو عوض کنیم تقریبا همیشه میریم وقتمون زیاد تلف میشه.........
    نمیدونم به اون دختر چی بگم ولی شاید بیچاره منظوری نداشته ..........اول ترم بچه هامثلا کمی میخوان خودی نشون بدن.......یه دختر تهرانی هم تو کلاس ماست که خیلی برامون کلاس میزاره.......یه بار به هم خوابگاهیم گفت شما شهرستانیا لهجه دارین اونم بدش اومد ولی من بهش گفتم ناراحت نشو ما که لحجه نداریم..البته من اون موقع اونجا نبودم ولی اگرم بودم سکوت میکردم از کل کل بدم میاد
    خیلی از آشپزی حرف زدیم
    یادمون رفته مثلا ارشد میخونیم و زبانمونم ضعیفه
    فوری مینوشتی ولی من دیر میدیدم خب
    اونی که گفتی بلد نیستم
    پس بلدی و نمیخوای وقت بزاری...........آفرین خوبه بلدی.........
    تخم مرغ دوست ندارم اهل سوسیس کالباسم نیستم خورش پختنم وقت میخواد و دل خوش........
    ای داد از گشنگی های خوابگاه
    تو خوابگاه الانم ندیدم که
    سال اول دانشگاه هم اتاقیم بودن
    الان که همه مشهدی یا شمالین
    ای بابا چرا تو پروفت پیام میدی
    من چجوری بفهمم خب
    امشب غذا لوبيا پلو بود منم خيلي شاد قيدش رو زدم زنگ زدم به يكي از دوستام -رفتيم بيرون جات خالي دلي از عزا در آورديم!!
    هم اتاقيام هم فكر كنم استان فارسي باشن چون هنوز نيومدن - و اين ذات اين فرهنگه
    از دست شما
    چون همش تو صفحه خودتون پیام میزارین
    من شیرازی ندیدم فقط اقلیدی دیدم
    ماکارونی که کاری نداره حتی منم بلدم
    والا شيرازيا شادن - خوش ميگذرونن ولي فكر نكنم زياد حال غذا پختن داشته باشن!!!!!
    ما هم تو كارشناسي و خدمت يه كارايي ميكرديم - ولي ديگه كو حالش - ماكاروني ميپختيم واسه خودمون در حد italy
    نیستین ببینین تو خوابگاه ما بچه ها چیا که نمیپزن
    آدم دلش آب میفته
    خیلی با سلیقه و با حوصله هستن
    حالا منم شاید راه بیفتم
    ولی بچه ها میگن آدم باشیرازیا هم اتاقی بشه بهش خوش میگذره چون خیلی شادن و غذاشونم همیشه به راهه همشم خوشحالن........خوشبحال هم اتاقیاتون...........
    به خاطر ناهارت منم لبخندم گرفت خیلی بامزه بود
    غذاها هم کیفیتشون اومده پایین هم کمتر میریزن هم .........
    سعی میکنم دیگه مسلط تر باشم به خودم دیگه نگران نباشم ولی نمیتونم ولی میدونم از پسش بر میام
    راستی ناهار امروز زو رزرو کردم ولی شامشو نمیدونم چرا یادم رفت
    پس نتیجه چیه؟
    هیچی دیگه گشنگی فکرم نکنم حوصلم بیاد شام بپزم شایدم پختم
    اگرم نشد یه تخم مرغی میخورم دیگه
    نترس بابا گشنه نمیمونم اینقدر نگران نشو....عجب بابا چقدر نگرانی........:smile::smile::smile:
    زیاد از رشتم اطلاعات ندارم
    این منو هم میترسونه هم نگران
    همشم میگن زبان و برنامه نویسی باید بدونید
    زبانم ضعیفه...شما چی؟
    اینقدر نگرانم که دیگه یادم میره خوشحال باشم
    به سلامتی اتاق هم گرفتین
    منم گرفتم وسایلمم اوردم
    راستی چرا تو صفحه ی خودتو بهم پیام میزارین
    اینجوری آدم ازکجا بفهمه
    من گفتم تو گل دادن بی حساب شدیم الانم که شما دوباره گل دادین میشه یکی به نفع شما.......
    هر وقت یه کار خوب کردین یه گل میدم.....الان نمیدم......
    اولش شهر خودم نبودم انتقالی گرفتم
    خب تو خوابگاه آدم دلش تنگ میشه به خونوادش.....
    دیگه وقتی میفتی دنبال درس باید قید زیباییتو بزنی...دخترپسرم نداره........هممون موهام سفید میشن قبل پیری...
    زیاد اسیر هم اتاقی نیستم هرجوری که باشن من با هر اخلاقی میتونم کناربیام.....
    اتاق من که 4 نفره است اولش 6 نفره بود رفتم عوضش کردم ...
    شما چی؟
    فعلاً که همه دنبال غاز چروندن هستن - میترسم تا میایم دکترا بگیریم موهامون دیگه پر زاغی نباشه!!!;)
    شما که تا حالا تو خوابگاه نبودید از کجا میدونید دوست ندارید- مگه کارشناسی شهر خودتون نبودید؟
    خوابگاه خوبه اگه هم اتاقی ها خوب باشن و دقیقاً بلعکس -
    ولی خوابگاههای تهران شلوغن باید ببینیم چی میشه
    آها-پس بی حساب شدیم - خیلی خب شما رو به خیر ما رو به سلامت:gol::D
    اگه خدا بخواد شاید یه روزی دکترا هم گرفتم...........:):):)
    آره خوابگاه گرفتم ولی از شنبه میرم.......خوابگاهو دومس ندارم......:(:redface:
    میخواستم بعدش برم سلف خودمون دیدم خیلی دوره :eek::eek:
    این گلم به خاطر اون گلی که فرستادین....:gol:
    بی حساب شدیم کاکا
    بالاخره اولشه خب یاد میگیرم دیگه.......چرا تو دلت مسخرم میکنی
    امروزم گفتم برم غذای سلف رو بگیرم اشتباهی رفتم تو سلف بچه های پزشکی اونا هم بهم ناهار ندادن منم خیلی راحت گشنه موندم.........
    من هیچ وقت کاری به کارشون نداشتم و نخواهم داشت فقط همینجوری گفتم که بحث از عصبانیت شما عوض بشه............
    یونی خیلی بزرگه من توش گم میشم همش
    من رو چه به بالاشهریا میگما چرا بعضیا هم سن وساله خودموننا ولی چجوری سوار ماشینای آخرین سیستم میشن حالا فکر نکنی من پولکیما ولی خداییش بعضیاشون لیاقت ندارن
    به خدا منم این روزا خیلی خسته میشم شما که نمیدونید من چقدر تو راهم
    حالا دیگه آشتی؟
    الان دیدم
    کلی هم شرمنده شدم
    مبارک باشه عروسی خواهرتون
    دیگه عصبانی نیستین ازم؟باور کنید الان دیدم و
    خیلی بدهستین ........میاین باشگاه اونوقت جواب پیام دیروزمو نمیدین........دیگه مهم نیست..........منم دیگه پیام نمیدم
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا