kachal63
پسندها
2,157

ارسال های پروفایل ارسال ها درباره

  • salam aji...
    azizami.........
    delam balat tang shode............


    doset dalam ye alame :d
    boooos bosssssssssss
    بی تربیت ! :D دختر به سن تو دروخ میگه آخه کچل ؟! :huh:

    خودم میدونم هیچ مویی نداری :D سرت از کف دست هم صاف تره :D
    الهی :D

    باشه . قبول کردم ولی باید سور بدی :D

    موها اذیتت نمیکنن ؟:huh:
    ای جونم کچل !

    خوبی عسیسم ؟ :huh:

    برو ببین تو پروف ستی چی نوشتم :D

    این دختر خیلی ناشکره هااااا !!!
    :biggrin:خوب كاري كرد:دي

    هي مي خوام بگم...هي مي بينم اينجا نميشه!...
    تو نمي دوني خواهر من چي ميگه اينجور موقع ها:دي
    نه باباا!همه ش تقصير اطرافيان بود!...من نمي خواستم!چشممو باز كردم ديدم ركب خوردم:دي
    من منتظرم عروسي يكي ديگه رو ببينم...اگه كوچيكترا بذارن البت!:دي
    پس امروز چيكار مي كردي؟برو بگير ديگه...برو يه قشنگشو بخر...اين فرصتا كم پيش مياد![IMG]
    مي خواي بيا مال منو بگير:دي

    اينطوري نميشه مصوم....بذار بيام اونور قشــــــــنگ بحرفيم....اينجا خبراي عادي رو بگيم:دي
    biggrin::biggrin:
    هميشه پاي يك معصومه در ميان است! بندگان خدا اومدن پايين،از همه جا بي خبر:دي
    مصوم يعني بيا ما دوتا بريم خودمونو گم و گور كنيم!....يعني همه چي تموم شد!!...:دي
    آره...همون عمه:دي...لباس داشتم....كلا نمي خواستم كاري بكنم!ولي نمي دونم چرا تصميمم 180درجه فرق كرد!!
    نخير من بيشتر....نكنه مي خواي كل بندازي هان؟هان؟مي خواي بوگو ها:دي
    راست ميگي؟!خيلي زوده!!!!!نيست؟ماشالا چقد عجوله!
    آخي...خيلي خيلي خيلي مبارك باشه...انشالله خوشبخش بشن....خيلي تبريك بگو بهش
    پسر عمه....عمه:دي....اصلا فكر نمي كردم وقت نكنم بيام ها!همه ش مشغول همين بودم اين چند روز رو!!:دي
    سلااااام عزيزم
    خوبي؟دلم انقد تنگ شده بود

    بيا تند تند خبرا رو بده ببينم....چه خبرا؟..نه منو نگا...چه خــــــــــــــبرااااااااااااا

    منم كلي خبر دارم تازه...علوسي داشتيم:دي
    سلااااام عزيزم
    خوبي؟دلم انقد تنگ شده بود

    بيا تند تند خبرا رو بده ببينم....چه خبرا؟..نه منو نگا...چه خــــــــــــــبرااااااااااااا

    منم كلي خبر دارم تازه...علوسي داشتيم:دي
    منکه خوابیدم ولی فردا میام گوشتو می پیچونم دستیار مدیر فیضول :دی
    آهان یعنی داشتی تو پروف من پیاده روی میکردی؟ :دی
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا