خداییش راست میگه سه تایی حالش بیشتره......... ولی خوب اگه نرگس راضی باشه من دونفره هم بدم نمی یاد..........هر جور نرگس و تو راحتین ما گوش به فرمانیم...........
دو تا از دوستام..........اسموشن هم ممد و عباسه........... ما وقتی میریم بیرون 9 میرم 12 یک بر می گردیم...........
خوبه راحت شدی اسموشن هم گفتم...........می ریم هر دفه یه رستوران از رستوران های تهران........... دوست داری شما هم بیاین............
خوب می خوای من فردا رو هم دانشگاه نرم بیایم از خروس خون تا بوق سگ بحرفیم؟؟؟؟؟؟؟؟؟
اون وقت تو جواب بابام رو می دی؟؟؟؟؟؟؟ من می گم کم بیایم تو هم به کارت برسی........!!!!!!!!!!!!
آره اصلا من هر وقت رسیدم لباس در نیاورده میام پای دستگاه..........
خوب اون دو تا دوستام دیگه.............اگه گیر بدن بریم بیرون باید برم چون به یه بهونه 1 ماه دارم می پیچونمشون...........
به نظر من 6 می یام تا هر وقت به من زنگ زدن که ما راه افتادیم این طوری نه سیخ میسوزه نه کباب...............
من ان شاا.. توکل به خدا فردا ساعت 6 بعد از ظهر منتظرتون هستم............