IRANIAN VOCAL
پسندها
4,399

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • من یادمه یکی دوبار با دختر همسایه سلام و احوال پرسی کرده بودم…
    دختره رفت سربازی..
    ابروهاش در اومد..
    تازه فهمیدم پسر بود!!!!!!
    بچه های این زمونه چقد قرطی شدنااا،والا!!!
    تبریک به ملت شریف و بزرگوار ایران؛ و البته به بچه های گل باشگاه مهندسان ایران:w17:
    بهروووزززززززززززززززززززززززززز جوووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووون:Ph34r:
    سهراب
    سهراب گفتی چشمها را باید شست !


    شستم ولی ...

    گفتی جور دیگر باید دید !

    دیدم ولی ...

    گفتی زیر باران باید رفت !

    رفتم ولی ...

    ولی ... او نه چشم های خیس و شسته ام را ... نه نگاه دیگرم را ...

    هیچکدام را ندید !!

    فقط در زیر باران با طعنه ای خندید و گفت : دیوانه باران زده
    خیلی حرفا رو راحت میزنی اما

    بعضی حرفا رو نمیشه گفت، باید خورد . . .

    ولی بعضی حرفا رو نه میشه گفت، نه میشه خورد؛
    ...
    می مونه سر دل!

    میشه دلتنگ!

    میشه سکوت!

    میشه بغض . . .
    میشه همونی که خودتم نمیدونی چته!
    دل که تنگ باشد دیگر مرد و زن ندارد !
    اشک می دود تا گوشه چشمانت
    و سُر می خورد روی گونه ها ...
    .
    .
    ... ... .
    دل که تنگ باشد
    تنهایی اتاقت را با خدا هم تقسیم نمی کنی
    مدام دلم می گیرد!

    می دانم ذهنت انباشته از این گلایه های تکراری ست!

    ... و در آغاز فقط کلمه بود و کلمه خدا بود...

    پس چرا دیگر زمین،

    هرگز باران رمان های قرن نوزده و بیست را بر خود ندید؟

    هیچ علف خشکی با باد نرقصید

    می سازیم و ویران می کنیم!

    انسان موجود خوبی نیست!

    به تعداد هر نفرمان کلمه وجود دارد!

    پس و در آغاز فقط کلمه بود...

    کلمه ی کی بود؟

    تو؟ من؟ او؟ کی؟

    ما سم مار را با پادزهر خنثی می کنیم

    اما سم کلمات را چه گونه؟ نمی دانم...

    حالم خوب نیست!
    یــــــوسف فروختـــن به زر ناب هم خطــآست
    نفــرین اگـــر تو رآ به تمــــآم جهـــآن دهـــم
    کسی چه میداند ...من...امروز....چند بارفرو ریختم ...چندباردلتنگ شدم...
    ازدیدن کسی که.....فقط پیراهنش شبیه تو بود
    سلام باصفا خوبی بهروز خان
    احوالت خوش هستی که
    قابلی نداره گلممممممم
    نمي دانم چرا همه مي خواهند،
    طناب ِ اميدم را
    از بام آمدنت ببرند!
    مي گويند،
    بايد تو مي رفتي تا من شاعر شوم!
    عقوبتِ تکلم اين همه ترانه را،
    تقدير مي نامند!
    حالا مدتي ست که مي دانم،
    اکثر اين چله نشين ها چرند مي گويند!
    آخر از کجاي کجاوه ي کج کوک جهان کم مي آيد،
    اگر تو از راه دور ِ دريا برگردي؟
    آنوقت ديگر شاعر بودنم چه اهميتي دارد؟
    همين نگاه نمناک
    همين قلب ِ بي قرار
    جاي هزار غزل عاشقانه را مي گيرد !
    مي رويم بالاي بام ِ بوسه مي نشينيم
    و ترانه به هم تعارف مي کنيم!
    در باران زير سايه ي هم پناه مي گيريم!
    تازه مي شود بالاي تمام ِ ابرهاي باراني نشست!
    آنوقت،
    آنقدر ستاره به روسري ِ زردت مي چسبانم،
    تا ستاره شناسان
    کهکشان ِ ديگري را در آسمان کشف کنند!
    به چي مي خندي؟
    يادت هست که هميشه،
    از خنديدن ِ ديگران
    بر چکامه هاي پُر «چرا» يم دلگير مي شدم؟
    اما تو بخند!
    تمام ترانه ها فداي يک تبسمت! خاتون!
    حالا براي همه مي نويسم که آمدي
    و سبزه ي صدايت در گلدان ِ سکوتم سبز شد!
    مي نويسم که دستهاس سرد ِ مرا،
    در زمهريرِ اين همه تازيانه گرفتي!
    مي نويسم که...
    بيدار شو دل ِ رؤيا باف!
    بيدار شو!?
    ياد سهراب بخير!
    آن سپهري که تا لحظه ي خاموشي گفت:
    تو مرا ياد کني يا نکني
    باورت گر بشود، گر نشود
    حرفي نيست؛
    اما...
    نفسم مي گيرد در هوايي که نفس هاي تو نيست!



    Click here to view the original image of 900x563px.
    [IMG]


    Click here to view the original image of 900x563px.
    [IMG]
    دختره Pm داده میخوام اددت کنم چیکار کنم ؟
    بهش گفتم یه کپی از شناسنامه با 2 قطعه عکس و رضایت نامه پدر و مادرت رو برام ایمیل کن :|
    شوخی کردم باهاتون عزیز:gol:

    ماجرایی جالب از زبان محافظ رهبر انقلاب؛ کریسمس با آقا در خانه یک شهید ارمنی
    سلام عزیز .
    احوال شما؟
    خوشحالم که تو ادلیستم می بینمتون
    عکس پروفایل زیبایی دارید .
    راستی
    گلم درسته نه گام :)
    " دلگیـــر " نبــاش!

    دلـــت کــه " گیـــــر " بــاشـد؛

    رهـــا نمـی شــوی.....!

    یــادت بــاشد :

    "خــداونـــد" ، بنــدگان خـود را؛

    بـــا آنچــه بـــدان " دل بستـه " انــد مـــی آزمـــاید ...
    عـــ ـآشِق شــ ـــدی

    مِـــ ـــثــلـــ ـ زلـــــ ــــیــخــــ ـــا ســــِمِج

    بــــ ـــاش...
    ...
    آنـــقَـــ ـــدر رســــ ــــوا بـــ ـــازی دَر بــــ ـیار

    تــ ــا خــــــ ــــدا خـــ ـــودَش

    ... پــا دَر میــــانـــی کـــــ ـــند...
    میخواهم بنویسم
    نمیتوانم
    یک کلمه به ذهنم می رسد
    ((تو))
    تمام شد این هم نوشته ی امروز
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا