منم واسه همین باهاش بحثو ادامه ندادم ..همیشه داره دلایل خودشو...بهرحال یه ترم باهاش همگروه بودم
تا پس فردا کار کن رو کارت...این پایان نامه اته ایمان..سعی کن کار خوبت باشه نه از سر واکنی....
تو که از اولم میدونستی این کارو باید تنهایی ببندی...الانم راحت باش و اینقد خود خوری نکن...
پس فردا میای با هم درستش میکنیم..بعدم هرچی بعدا گفت بگو خودت نخواستی تو روند کار باشی پس حق اعتراض نداری...هرچیم گفت بزن کوچه علی چپ
من چیزی واسه پنهان کردن ندارم...فقط وقتی بهش اس دادم که زمان خونه کیو رو بهت بگه..اس داد که باهام دعوا کرده...منم نپرسیدم...حالا هم از خودت میپرسم چون اینور قضیه مهمتر از اونوره واسم