hossein_20

اسمم حسین ساکن مشهد ادمی افسرده و گوشه گیر از عالمو ادم بدم میاد مشکل اصلیم بلا تکلیفیمه
از بچگی عاشق کارای خلاف بودم!
دزدی:::چند باری لاک خشگلای اطرافیامو کش میرفتم عاشق پاستیلم هستم همینکه ببینم از خود بی خود میشم
قتل=دست به قتل های متعدد زدم از جمله 12 مارمولک با تفنگ بادی و 3 قوربافه دیگه چی بگم
اها عاشق چتم وموزیک .خاننده خوبی ام هستم اگه ابی ببینم که شنا کنم.در کل اگه مشکلات بزاره یه دیوونه ی عجیبم ووووو اینم بگم که عاشق ابجی نسترنم هستمو عشقش مسعود. من تو خونه ای زندگی میکنم که اتفاقات عجیب و ترسناک زیاد میافته.مثل*روشن شدن خود به خودی لامپ های خونه*جابه جاشدن مرموزوسایل خونه*صدای جیغ وفریاد وشیون بدون منبع فیزیکی صدا*و.......

من با این اتفاقات زندگی می کنم واین باعث شده ترس درونم بیش از حد طبیعی باشه.این اواخر هم وقتی تنها میشم یه حسی به من دست میده که خیلی ازارم میده .انگار من دو نفرم( دوشخصیتم) ....انگار(مخصوصا وقتی تنها میشم) یکی میخواد با هام صحبت کنه.....ولی من میترسم ......حس میکنم دارم دیوونه میشم...

نمیدونم شاید به علت فیلم ترسناک زیاد دیدنه یا به خواطر جو اطرافیانمه که همش درمورد اتفاقات ترسناک صحبت میکنن...یا شایدم واقعا یه چیزی هست ..نمیدونم.

خلاصه من عاشق ترسیدنم تا حد مرگ..!!!!.

این چیزی بود که میخواستم درمورد خودم بگم

چت _ موزیک _ تنهایی _ کوهسنگی _ و ابجی خودم