hiva13
پسندها
632

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • منو دریابید یا یکی دیگه رو پیدا کنین یا قاب سیمییییییییییییییی:biggrin:
    هول نشو هيوا جون داداش كوچيكم آق مهدي زني داره به اسم پري خانوم:biggrin:
    اگه بخاين يكي از شما دوتا رو به عقد دائم مهندس قاب سيمي در ميارمااااااااااااااااا:biggrin:
    هلی داداشت چی شد پس؟؟؟؟؟؟؟؟
    این فاطی داره خودشو بدبخت میکنه:cry:
    جهنم نه الییم سیزدن که بیر زاد چیخمادی مجبورم قاب سیمی رضایت ورم دا
    فاطمه در دفتر خراب شده ما به روی همه باز بیا عزیزم:)
    قاب سیمی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
    مطمئنی فاطی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
    یه بار دیگه خوب فک کن بعد خودتو بدبخت کن:biggrin:
    ای بابا خوب ائله جهنم بی قاب سیمی :surprised: یاخچیدی جهنم بعللللللله
    هانچی آروادی؟
    من نشیم وار ده اولانان بی بله مجرد
    فاطی ببین خودش شروع میکنه ها:surprised:
    هلی جان شما یه روز میگی بساز فرداش میگی نساز
    حالا فردا میان ایشون یا نه؟
    ساعت دقیق لطفا؟
    من بدونم چطور باید برم؟
    وای چرا من حول شدم:confused:
    قاب سيمي به دلت نشست!
    چند بارم به دل من نشسته ولي بعد يكي دو ساعت بالا آوردمش:biggrin:
    هيوا اصلا سني قويمارام موسسه ده ايشليه سن!
    آروادلي لري اولنديريسن؟:mad:
    فاميل اولاردوخ اما داداشيمين بير عروسكي خانيمسي وار:biggrin:گينه اولوسان فاطي؟
    هيوا قورخودوردوم كي بيردن مكنيم داداشيما جك جورله ميه سن!:cool:
    اینجا که همه محورن چه خبره تو این دنیا:cry:
    قاب سیمی انقدر به دلم نشست امروز:biggrin:
    بفرما واسه داداشت مشتری پیدا کردم درصدشو کی ازت بگیرم:biggrin:
    می تونم تو موسسه اتونم فعالیت کنما جیک ثانیه جوش میدم رابطه رو
    گفتي جلسه يادم افتاد!
    قراره از اون جلسه ها يكي تو الغدير برگزار بشه با حضور فعال قاب سيمي و شما:دي
    ما کوچیک تر از اونیم خانم مهندس - به قول دخترم سوگل درسته من الان خوردن هستم نه دیگه همورو بخورم بابا من ادم هستم
    سنین داداشیان :mad: کیم اجازسینن هیلی من چخ یاخچیاما گل فامیل اولاخ:biggrin:
    فاطی تو بامن باش دنیا باتوست:biggrin:
    هلی مهدیه گتیمسن گلمها اوطرفلره:razz:
    بالا من سنین گردشیوینن نشیم وار:cool:
    فاطي من جريانو برات تعريف ميكنم!
    روزي روزگاري در الغدير مردي ريشو و داراي بيماري مهلك ساديسم زندگي ميكرد و رئيس دفتر بود!
    اين مرد(البته مجرد) متولد 65 بود و مريض به تمام معنا!
    اسمشو من قاب سيمي گذاشته بودم كه داريم در موردش اختلاط مي كنيم:دي
    فاطمه بگو با من کاری نداشته باشه من انقد مهربونم(ستاد تبلیغاته خود محور:biggrin:)
    هلی ندیده؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
    لااقل یه جلسه ابکی از اونا که واسه همه میذاری واسمون بذار بعد:biggrin:
    والا فاطي بو هيوا منيم دده مي يانديرماسين منيم اونينله ايشيم يوخ!
    باخ!
    ايستير داداشيما جوك جورليه!
    به به!
    پس چشمت به جمال قاب سيمي روشن شده:دي
    قراره واسه ش زن بگيرم!
    آيا وكيلم؟:biggrin:
    نه به جان خودم ندیدمش
    اهههههههههههههههههه سوژه از دست رفت
    الان میگن اونو:razz:
    نه بابا فاطي من هنوز غرفه هاشو نديدم
    قراره فردا نظارت كنم:دي
    راستي هيوا امروز داداشم اونجا بود ديديش؟
    مبلمان آورده بود!
    واسه ش طنز درست كني روزنامه ت مي كنم:دي
    سلام مهندس چه عجب باشگاه تشریف آوردی ؟ کجای ؟ شما
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا