helya.azad
پسندها
312

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • دوست یعنی کسی که وقتی هست آروم باشی و وقتی نیست چیزی توی زندگیت کم باشه .....
    ـ دوست یعنی اون جمله‌های ساده و بی‌منظوری که میگی و خیالت راحته که ازش هیچ سوء تعبیری نمیشه .....
    ـ دوست یعنی یه دل اضافه داشتن برای این که بدونی هر بار که دلت می‌گیره، یه دل دیگه هم دلتنگ غمت میشه .....
    ـ دوست یعنی وقت اضافه؛ یعنی تو همیشه عزیزی، حتی توی وقت اضافه .....
    - دوست یعنی تنهایی‌هام رو می‌سپرم دست تو چون شک ندارم می‌فهمیش .....
    ـ دوست یعنی یه راه دو طرفه٬ یه قدم من یه قدم تو، اما بدون شمارش و حساب و کتاب .....
    ـ دوست یعنی من از بودنت مفتخر و سربلندم نه سر به زیر و شرمنده .....


    ادعا نمی کنم که همیشه به یاد دوستانم هستم ولی ادعا می‌کنم که لحظاتی که به یادشون نیستم هم، خیلی خیلی دوستشون دارم .....
    عکس هایی از دنیای زیبای کودکان!!

    عکس های دیدنی از شکار لحظه ها
    منم دارم میرم فدات شم مواظب خودت باش شبت چوخ گشششششششششششششه نه قشه:biggrin:
    اره یادم رفته بود میخواستم بگم کلیبر و اهریس اشتباهی گفتم سلماس
    اخه دو تا از رفیقام هم خوی بودن هم کلیبر همیشه هم با هم رفته امد میکردنند :biggrin: منم روی همین موضوع گفتم
    ساری
    ای وای باز دوباره ورزقان دیگه چه شهر های کنارش بوده اتفاق افتاده حتما خوی سلماس و ...اومده اره
    سلام مهندس خوبید -تبریز زلزله اومده؟ شما خوبید ؟
    دلمان تنگ شده بسی واقعا که جدی جدی


    در اين سراي بي كسي، كسي به در نمي زند
    به دشت پر مــــلال ما، پرنــــــده پر نمـي زنــــد
    يكــي زشب گرفتــگان، چــــــــراغ بر نمي كنـــد
    كسي به كوچــه سار شب، در سحر نمي زند
    نشستــــــه ام در انتظار اين غبار بي ســــوار
    دريغ كز شبـــــي چنين، سپيــده سر نمي زنــد
    دل خراب من، دگـــــر خرابتــــــر نمــــي شـــود
    كه خنجر غمت از اين خرابتـــــــر نمـــــــي زند
    گذر گهــــي است پر ستم، كه اندرو به غير غم
    يـكي صــــــلاي آشنا، به رهگــــــذر نمي زنـــــد
    چه چشم پاسخ است از اين، دريچه هاي بسته ات
    بـــــرو كه هيچ كس نــــدا، به گوش كر نمي زنــــد
    نه سايه دارم و نه بر، بيفكننـــــــــدم و ســـزاست
    اگر نــــه بر درخت تر، كســـــي تبر نمـــــي زنــد




    آخه چرا واقعا چرا؟:cry:
    راستی عیدت مبارک زندگی علی وار برات آرزوی قلبی منه ،امیدوارم شمستو پیدا کرده باشی
    شاید دیگه نیام اینجا
    البته میدونی که حرفای من همه اش حرفه شایدم زد پس کله امونو یه ساعت دیگه اومدم،حوصله خندیدن ندارم خودت عوض من یه شکلک خنده تجسم کن
    می خواهم و می خواستمت تا نفسم بود
    می سوختم از حسرت و عشقِ تو بَسَم بود
    عشق تو بَسَم بود که این شعله بیدار
    روشنگرِ شبهای بلندِ قفسم بود
    آن بختِ گُریزنده دمی آمد و بگذشت
    غم بود که پیوسته نفس در نفسم بود
    دست من و آغوش تو ! هیهات ! که یک عمر
    تنها نفسی با تو نشستن هوسم بود
    بالله که بجز یادِ تو ، گر هیچ کسم هست
    حاشا که به جز عشق تو گر هیچ کسم بود
    لب بسته و پر سوخته ، از کوی تو رفتم
    رفتم ، بخدا ، گر هوسم بود بَسَم بود
    ازچوپان پیری ک دیگرتوان چوپانی نداشت پرسیدند چ خبر؟؟با لحن تلخی گفت:گرگ شد؛(آن بره ای ک نوازشش میکردم)!

    سلام.كفين؟اوجور اولاردابس.پيس اوشاخ هميشه ته قالار.
    دانشگاها گتمميسيز؟
    . برآنچه گذشت، آنچه شکست، آنچه نشد، آنچه ریخت حسرت نخور.
    زندگی اگر آسان بود با گریه آغاز نمیشد..
    .
    .
    .


    اولين سرمشق زندگی ام فراموش نکردن کسانی است که دوستشان دارم...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا