تو همین تاپیک پست آهای تـویی که دوست داری... ارسال عکس يا متن زننده و ناپسند
پست 107
پست 107
hami_sani
ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره
-
امیدوارم همیشه تو زندگیت موفق باشی
من نوکرتم خیلی وقت می شد ادمی با افکار بزرگی مثه شما رو تو زندگم ندیده بودم واقعا خوشحالم
انتقادی که به شما دارم اینه که این ارتباط مثل بسیاری از چیز های دیگه به لطف آموزش و پرورش اسلامی ما!!دچار افراط و تفریطه
اما جنابعالی میفرمایید دختر و پسر مانند پنبه و آتش هستند ....این حرف اصلا درست نیست،و با یک نگاه پایین تر از حد انسانی دارید به انسان نگاه میکنید..
و بدتر از همه پافشاری دارید فقط همینی که میگید درسته،در صورتیکه اینطور نیست
اما در همان صفحه گفته بودم " بدیها را از ما نگیرید،ما را از بدیها بگیرید" به نظر شما ما چند نفر جوان مستعد به معتاد شدن داریم ؟ من میگم تعدادشون از معتادین هم بیشتره ...چرا ؟
چون هیچ وقت ما فکر کردن رو یاد ندادیم ،فرد قدرت تصمیم گیری نداره،آیا باید این راه ادامه پیدا کنه؟ کسانی که نمیتوانند دیگران را تربیت کنند ،ساده رین راه را این میدانند که بدیها را از آنها بگیرند آنها را دور کنند در صورتیکه اشتباهه،فرد باید طوری باشه که مواد رو بذارن جلوش بگه من نمیکشم .....
انیان یقینا این توانایی رو داره و میتونه به این مقام برسه ،اما در صحبتاتون انسانهای ضعیف رو مثال زدید....که مومن هم هستند!!!
هنگامیکه مطالعه کردم دیدم من و شما بر روی تعریف "ارتباط" اختلاف نظر داریم، و جنابعالی جواب هیچ یک از سوالات من را ندادید ،اما به نظرم مشکل نظری شما در اینجاست که
ما سه نوع ارتباط داریم در بین انسانها، ارتباط شناختی،ارتباط عاطفی و ارتباط غریزی که بهترین و متعالی ترین نوع ارتباط "شناختی عاطفی و غریزی" است،ارتباط فاسد که به نتیجه نخواهد رسید دقیقا برعکس است غریزی عاطفی شناختی=ناکامی و شکست،حتی عاطفی شناختی غریزی هم =ناکا می و شکسته
اما رابطه شناختی یعنی چه؟ یعنی گفت وشنود ،که نتیجه گفت وشنود با هر انسانی منجر به شناخت نقاط ضعف و نقاط قوت، دیدگاه ها،و سلیقه ها میشود دختر و پسر هم نداره
اما اگر عقیده شما بر اینه همین گفت و شنود هم نباید انجام بشه حالا چه در میان هم کلاسی ها چه در میان همکاران
حالا سوال من اینه که شما ارتباط با این تعریف را میپذیرید یا نه؟
سلام دوست گرامی
متاسفانه مثل اینکه تاپیک حذف شده،یا من پیداش نمیکنم ...
اما مطالب شما صبح خوندم،متوجه شدم که جنابعالی مطالبی رو که در صفحه 22 نوشته بودم رو خوب مطالعه نکرده بودید و من با فرض اینکه مطالب رو پذیرفته بودید داشتم با شما تبادل نر میکردم
در آنجا نوشته بودم که معنای دوستی عوض شده به طوریکه در مقابل روابط سالم قرار میگیرد...
و این را هم نوشته بودم که ما هیچ گاه در هیچ زمینه ای آموزش صحیح و منطقی نمبینیم و هیچ گاه با ما منطقی صحبت نشده است ،پس این اتفاقات در جامعه بدیهی است
نکته بعدی که خودتان عرض کردید تفاوت حقیقت و واقعیت است
این حقیقت 2 معنا دارد که جنابعالی معنا دوم را استفاده کردید معنا اول حقیقت "حق بودن و منطقی بودن" معنا 2 وجود" عینی داشتنه""در حال حاضر
اما ابتدا باید بگیم چی درسته و حقه سپس بیایم آسیب شناسی کنیم ،آسیب ها رو که با خود آسیب نمیشناسن ،آسیب شناسی مقلیسه ای است میان آنچه هستیم و آنچه دوست داریم باشیم
خوبه. نه بابا بچه های الان سایت بیشتر دعوا میکنن تا بحث
همون که زده بودی نماز سنی ها رو قبول دارین یا نه:دی من پایه تاپیک بودم:دی باحال بود
آره جو باشگاه خیلی عوض شده ینی از قبل خیلی بدتر شده
injaneb maryam.mo asbagh mibasham
سلاممممممممم
خوبی؟
یادته پارسال ماه رمضون چه تاپیکایی پرجنجالی میزدی؟:دییی
تاپیک: تا به حال این سوال در ذهن شما آمده که " طرح را از کجا شروع کنم ؟ " ، " چی بکشم ؟ "
آفتاب زندگی مرد و زنی که بدون هم به میهمانی می روند بسیار کم فروغ است.
اُرد بزرگ
-----
جمله جالبیه، مخصوصا اینکه واقعیت هم داره
اینو نوشتم که متاهل ها دقت کنند و مجردها خیلی بیشتر دقت کنند و حواسشون هم جمع باشه
نقد معماری :
ضوابط و استانداردهای طراحی ؛ معیاری برای هماهنگی و یا مانعی برای خلاقیت و ایده های نو ؟
امیدوارم با حضور در این گفتگو ما رو از دیدگاه و نظر خودتون در این رابطه بهره مند کنید
با سپاس
«ادامه فاصله»
سپس استاد پرسید:
هنگامی که دو نفر عاشق همدیگر باشند چه اتفاقی می افتد؟
آنها سر هم داد نمی زنند، بلکه به آرامی با هم صحبت می کنند. چرا؟
چون قلب هایشان خیلی به هم نزدیک است. فاصله قلب هاشان بسیار کم است.
استاد ادامه داد:
هنگامی که عشقشان به یکدیگر بیشتر شد، چه اتفاقی می افتد؟
آن ها حتی حرف معمولی هم با هم نمی زنند و فقط در گوش نجوا می کنند و عشقشان باز هم به یکدیگر بیشتر می شود.
سرانجام حتی از نجوا کردن هم بی نیاز می شوند و فقط به یکدیگر نگاه می کنند.
این هنگامی است که دیگر هیچ فاصله ای بین قلب های آنها باقی نمانده باشد.
این همان عشق خدا به بنده و بنده معبود است، که خدا حرف نمی زند اما همیشه صدایش را در همه وجودت می توانی حس کنی، اینجا بین انسان و خدا هیچ فاصله ای نیست...
می توانی در اوج همه شلوغی ها بدون اینکه لب به سخن باز کنی با او حرف بزنی
فاصله
استادی از شاگردانش پرسید:
چرا ما وقتی عصبانی هستیم داد می زنیم؟
چرا مردم وقتی عصبانی هستند سر هم داد می کشند؟
شاگردان فکری کردند و یکی از آنها گفت:
چون در آن لحظه آرامش و خونسردیمان را از دست می دهیم!
استاد پرسید:
این که ما آرامشمان را از دست می دهیم درست است، اما چرا با وجودی که طرف مقابل کنارمان قرار دارد داد می زنیم؟
آیا نمی توان با صدای ملایم صحبت کرد؟
چرا هنگامی که خشمگین هستیم داد می زنیم؟
شاگردان هرکدام جواب هایی دادند ولی پاسخ هیچکدام استاد را ارضی نکرد!
سرانجام او چنین توضیح داد:
هنگامی که دو نفر از دست یکدیگر عصبانی هستند، قلب هایشان از یکدیگر فاصله می گیرد. آنها برای اینکه این فاصله را جبران کنند مجبورند که داد بزنند.
هرچه میزان عصبانیت و خشم بیشتر باشد، این فاصله بیشتر است و آنها باید صدایشان را بلندتر کنند.
ادامه دارد ...
حکایت:
می گویند ابلیس زمانی نزد فرعون آمد، در حالی که فرعون خوشه های انگور در دست داشت و می خورد...
ابلیس به او گفت: کسی می تواند که این خوشه انگور را به مرواریدی درشت و خوش آب و رنگ مبدل سازد؟
فرعون گفت: نه.
ابلیس با جادوگری و سحر آن خوشه انگور را به مروارید تبدیل کرد!
فرعون با تعجب گفت: آفرین بر تو که استاد ماهری هستی!!
ابلیس سیلی محکمی بر گردن او زد و گفت:
مرا با این استادی به بندگی قبول نکردند؛ تو با این حماقت چگونه دعوی خدایی می کنی؟؟!!!!!
---
راستی چرا ....
یا علی
عهد می بندیم
در روز مادر، عهد می بندیم که حرفی از اهانت و کم حرمتی به ساحت والایش روا نداریم و با بویه بر دست و بازویش، نشان دهیم که ارزش گذار واهمه ها و دغدغه هایش هستیم. با او اوج می گیریم و به اندوخته جایزه های الهی او، روزاروز افزون می کنیم.
به یاد می آوریم سخن امام سجاد (ع) را در حق شناسی او که فرمود:
« حق مادرت بر تو این است که بدانی او تو را در جایی حمل کرده است که هیچ کس، دیگری را حمل نمی کند و از میوه دلش آن به تو داد که هیچ کس به دیگری نمی دهد.»
آنان که شمارش گر پیش کش های منعمند، بدانند که از نیکویی به مادر، فریضه ای عظیم تر نیست.
روی پرچم ستایش مادر، یک آیه قرآن نوشته است:
« و وصینا الانسان بوالدیه احساناً »
آدمی ساخته افکار خویش است، فردا همان خواهد شد که امروز می اندیشیده است.
مترلینگ
---
جمله قشنگیه نه، چقدر خوبه که با سعی در اصلاح افکار و عقائدمون، خودمون رو مستعد رسیدن به قله های کمال انسانی بکنیم
سلام
به نظرت ما ایرونیا می تونیم سگ نگه داریم؟
دوست خوبم شرمنده که دیر متوجه شدم
بهتون تسلیت می گم، ان شا الله خدا بیامرزتشون
تشریف بیارید برای عرض تسلیت
تو هم با کوفه همدستی مدینه *** نمک خوردی ولی پستی مدینه
کسی بر بازوی زهـــرا نمی زد *** اگــــر دستم نمی بستی مدینه
شهادت جانگداز ریحانه النبی (س) تسلیت باد
بی تو ....
بی تو تنهایی سخت است ای عشق من، ای تمام هستی من.
بی تو بودن معنا ندارد، بی تو چراغ زندگیم خاموش است، بی تو گذران غافله عمر دلگیر است.
بی تو زینب تنها می شود، حسین می میرد ....
بی تو بیت الاحزان مدینه تنها می شود، بی تو مدینه سر بر بالین کدام دوست نهد؟
بی تو آسمان چگونه ببارد، زمین چگونه تاب بیاورد؟
بی تو دیگر صدای زجه و ناله نمی آید. زهرا جان! ریحانه رسول!
بی تو ستارگان خاموشند، بی تو خورشید غمگینانه غروب می کند.
ای بی همتا! ... آسمان چگونه پهلویت را دید و نگریست، و زمین چگونه صورتت را دید و در هم نشکست.
ای برترین بانو! عارفانه عروج کردی و چشم در چشم رسول دوختی، عاشقانه پر کشیدی و در آغوش برترین بشر آرام گرفتی!
سر و جانم به فدایت که تویی مونس دلها و تویی یاور جانها ....
.... کی میایی آقا
-
بارگذاری...
-
بارگذاری...
-
بارگذاری...
