GAME_OVER
پسندها
5,972

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • موهثن چون خارج از نوبت ج دادی من دیگه تاپیکت نمیام :razz:
    هيچي خواستم فخر بفروشم خخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ:d
    يه مورد خاص بود ك خارج نوبت ج دادم ك اونم گولم زد:d
    این موهثن خیلی لوس شده تازگیا.. خا حالا فهمیدیم چقد دوسشون داری دوستاتو :-|
    مریم خودت حکایت بنویس که فقط تو و ادمین توش باشین و حکایت عشقولانه هم باشه ..از اونا که اشک آدمو درمیاره :D
    ن باو رو وست بابا مونده بودی من برات جور کردم نترشی:d
    سمیه گفتم موثن بزاره هرسه تایمون توش باشیم.موثن لطفن از الفاظ جلف گونه خوداری کن.)انجمن مبارزه با جلف بازان:)d
    اومده چی بگه در مورد من ؟ هوم آوازه خوبی و مهربونی و خشکلی من تو کل دنیا پیچیده هااا ..
    خنگی سمیه.پیرجو اومده درمورد تو با من صوبت کنه:d
    بگو نمیخوام حکایت بزارم دیگ.ایششش:d
    خو باشن.
    اون ادمین کشته مرده منه.پیرجو پسرشه.احسانم داییمه.شهابم عمومه.خوب شد؟:d
    احسان ؟ن نفمیدم.خودت میگی دوستت دیگ.:d
    ها دوره زمونه عوض شده هاا ..اول پسر میاد به دختره میگه بعد دختره میره باباشو راضی میکنه .. مریم خیره سر ..:D
    مگه اينا خنده دارن ك تو بخندي بهشون::
    احسان عشق منه ها :ا
    نفهميدي بالاخره احسان چيكاره منه؟؟:ا
    پيرجو هم رفيخ فابريكمه ها :ا
    شهابم ك رفيق جينگمه :ا
    ادمينم پسر همسادمونه :ا
    ها قبلن گفته بود ب من.قراربود من موثنو راضی کنم ب این وصلت.آخه میگفت موثن چشه دیدنشو نداره:d
    موثن من یه سوال دارم حوصله تاپیک زدن ندارم.تو صندلیت یه حکایت بنویس ک هر س تایی توش باشیم.شهابو احسان و پیرجو ادمینم باشن.بخندیم:d :huh:
    پیرجو که اومده تو پروف تو ..
    طفلک تا اونجا اومده رو نشده بگه قضیه رو ..:w15:
    پس موهثن تو این وسط هویجی ؟ خو پیرجو اومده تا تو پروفش نتونسته حرف دلشو بزنه ..
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا