FriendlyGhost
پسندها
318

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • سلام من اومدم باز برم..
    مثل اینکه رفتی خب
    من جوابیدم هیچ حرفت زمین نمیمونه بای مرسی مواظب خودمون باشیم /چمشک/
    میام علت برف دوستیت رو موشکافی میکنم حتما..
    ولی اونچه هست اینه که برف همه زشتیهارو میپوشونه.. آدم تا لحظه ذوب شدن برفها و دیدن دوباره چهره یه کریه زمین و قدم آدمهایی منحوس میتونه تو رویای برفی زندگی کنه.
    من هم برف زیاد رو دوست دارم یه تفاهم در انتهای کار..
    راستی باید یه موضوع رو موشکافی میکردم
    سوالی بود که دیشب از خودت کردی
    میرم و میام و میگم.
    بای
    سمیرا جان؟
    میگم من این برو بکس رو برسونم بیمارستان خب!!

    میام خب؟
    ولی دیر میام خب؟
    کاری نداری که خب؟
    اون عکس زمستون هم متحرکه واسه همین دیر میاد باالا
    داشتم ناز میکردم که یه چی بشنفم میسی
    خب باشه آغلاما داها خب.
    الان عوضش خوشال شدم که
    هیچی نگفتم . منظورم
    آهان میدونی منه خر رو باش وقتی خودم دلم میگیره فکر میکنم همه اینجورین
    میدونی حوصله نداشتم بعد گفتم تو هم الان بد حوصله ای بعدش اومدم چچنتا جیمیل ازینور و اونور گرداوری کردم فرستادم همین بود
    سرعت من بهتره
    میخوای بگو امتحان کنم
    فقط ادرس بده نمیخوام برم تو اکانتت
    من رفتم فقط یکیش رو زده بودن اونم که میدونستم
    راستی تو یکی از درسا 17.5 شدم.. بد نیست ولی اصلیاش اون دوتاییه که هنوز ندادند
    دارم بهتر میشم خدا عمرت بده که امدی
    سلام
    خداروشکر اومدی
    حس تنهایی بیکسی و اینجوریا رو داشتم
    البته یه ساعته که اومدم رفته بودم بیبرون و دانشگاه اینا
    نمرات نزدن؟
    از صبح نبودی؟
    چیزه برات چند میل در جیمیل زدم. یعنی جیمیل بازه انگار.
    سلام خوبی
    امروز نیستی اصلا..
    تو هم همین حسهای شبیه به من رو داری!!
    ای خدا.. مگه نمیدونی مهمون ناخونده حبیب خداست.. اون خواهد بود شهر گوجه های سبز شهر بی اسمون و شهر رویایهای فنا شده به زیر سرب داغ
    به سلامت شبت خوش باشه.. مرسی بازم.
    بای س وو ب
    خب هنوز درست حسابی هم برنامه نریختیم خب.
    اغتشاش نداریم خب.. اونجا کیفتوواش هست میریم دو کلمه میگردیم بعدش میایم خونه هامون همین و این یعنی تموم..
    میخوای بری؟
    باشه.. اینجا نوشتن هم هی داره سخت تر میشه.. دارن سیم رو بیشتر میجوند انگار
    خیلی سخت شده
    جون من عینک میزنی؟
    این عینک برام مهم شد دیگه میزنی یا نه تفننیش رو میگم.. دکتراییش رو نه.
    نه من به این ارومی
    آرومتر از رودخونه افتان از آبشار هستم که
    آی هیچی ببخشید راست میگی.
    خب میدونی این داداش گفتن رو از استاد زلزله یاد گرفتم
    میگفت داداش اینجوریا نیست طرف دکتره ها ولی اندازه یه خر سم داره
    میگم بهت نمنه دیییر داریخما خاصلاردان دویور اینان ها.
    چیزه
    اره دیگه اونجوری
    میریم و دماغ سوختگیش میمونه برا پسرایی که نمیتونن بیان بگردن
    راستی معلوم نیست که هنوز
    شاید سنگ بباره
    کوجایی داداشششششششششششششششششششششش؟
    بالعکس تو دلیل تجمیعع تمام واژه هایی
    مشکل من فقط ا جملاته.. چیزی باید نوشت که غیر از تو دیگران هم بفهمن. وگرنه میتونستم خصوصی بفرستم ..
    همون جریان بابلسر و کابلسرو زندگی و قلیون و عشق و صفا و سیتی و این حرفا دیگه
    فرار جهنمی بابا!!
    یادت اومد؟
    من امشب هذیان نوشتن گرفتم باز عجیجم..
    من حتما یه برداشت سطحی داشتم
    یا اینکه یا اینکه ممکنه فقط یه نکته از هزاران نکته ای رو که باید میفهمیدم فهمیده ام..
    چیزه میگم.. باز چرا چشات نیمه پر اشک شد باز خداییش بابا؟
    بهت میاد ولی توروخدا نه ای بابا یعنی چه این؟!
    میخوای بری؟
    نه من خوابم نمیاد شاید برم اون سایت و برا اولین بار یه چیزی بنویسم هیچی به ذهنم نمیاد آخه دختر

    باید فکر کنم خب.
    راستی ممکنه جمعه ماها نباشیم
    میری برو معذرت که نگهت داشتم منتظر این دودقیقه علت داشت.
    من امشب هذیان نوشتن گرفتم باز عجیجم..
    من حتما یه برداشت سطحی داشتم
    یا اینکه یا اینکه ممکنه فقط یه نکته از هزاران نکته ای رو که باید میفهمیدم فهمیده ام..
    چیزه میگم.. باز چرا چشات نیمه پر اشک شد باز خداییش بابا؟
    بهت میاد ولی توروخدا نه ای بابا یعنی چه این؟!
    نه ائولنمخ نمیکنم ولی خیلی چیزا دارم یاد میگیرم
    مخصوصا از قادینها
    اونا موجودات خاصی هستند
    با هر قیافه ای که باشند یه مرد در گوشه ای از ترکیه انتظارشون رو میکشه این یعنی عشق
    و یه نکته دیگه بیشت مردا بدبختن و اونایی که میان و پیشنهاد میدن بیشترشون راستین

    چیزه چرا بخشش؟ مگه روزه یه ننوشتن گرفته بودی عجیجم؟
    این خیلی خوبه که مینویسی خیلی خوب
    من هیچی نمیبینم
    فقط مجبورا چی نگاه میکنم چی
    یعنی همین ائولنملر رو نیگا میکنم
    اسم اون رو شنیدم اینجاها همه نیگا میکنن.آشک ممنو
    میگم خوره یه برنامه مند بودن به وجودم نشسته..بیخیال اینرو گذراست.
    راستی رسیدی به 911/چشمک و اینا/
    ایول به خودمون ایول به فریاد
    ایول به ندایی که الکی این وسط جان نداد.
    ایول به گذشته هامون
    ایول به خودم
    ایول که امدی حالا من هم شاد شدم.
    میگم خیلی خوب کاری کردی من فکر کردم فقط شام میخوای بخوری که
    نگو داشتی آشک و جزا و آدانالی و اینارو میخواستی ببینی
    مَ مَ من باشه قیلَت خوردم
    نمیدونم چون نبودی دل و جرات پیدا کردم دیگه میخوای پاکش میکنم والا/پسره یه زبل/
    باشه همین رو رفتیم تا نهایته امکان رنگ دلخواهیهم هست کاش یونیک باشه وگرنه همتادار میشم نه یک یونیک بالفطره
    راستی اومدی بالاخره!!
    به خود مي‌گويم چند نفر در اين شهر
    در اتاق‌هاي مبله زندگي مي‌كنند.
    ديروقت در شب وقتي به ساختما‌ن‌ها مي‌نگرم
    قسم مي‌خورم در هر پنجره‌اي چهره‌اي مي‌بينم
    كه برگشته به سمت من،
    و وقتي نگاه برمي‌گيرم
    به خود مي‌گويم چند نفر بر مي‌گردند به سمت ميزهاي‌شان
    و همين را مي‌نويسند.
    کوهن
    برو هیشکدوم
    کدوم جمله ام از همه بیشتر نثار میشه
    چیزه میگم کدوم رنگ رو پسندیدی برای جملاتم
    باشه برو بیای ها
    منو باش دارم با در و دیوار حرف میزنم
    اگر بیاد خب مینویسه و اگر ننویسه کتک دیجیتالی میخوره
    و حالا هم که نیست خب چه فایده که بنویسم.
    نمیدونم راستی من الان هم دارم با خودم صحبت میکنم خب.. بو بیر یاساک..
    میسی ممنون خیلی خوش بحالم شد.
    چیزه یه وروجک فقط میتونه اون آدرس رو بده دست اغیار..
    ولی باورکن بعدا متوجه شدم چشم نمیدم..

    دارم بال بال میزنم نظرت رو بده دیگه
    اینهمه رنگ زدم به نبشته هام که
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا