fereshte.m
پسندها
5,583

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • همممممممم خیلی خوشمزه بود ولی فکر کنم شب توو جام قاره آفریقا درست کنمممممم.:d
    من دیگه میرم لالا.
    شب بخیرررر.:D
    مثلا چه اتفاقاتی؟من تا حالاش که زیاد خوشم نیومده حالا ببینم بعدش چی میشه.:d
    آره استادا همیشه نامردن.اصلا از دانشگاه خوشم نمیاد.دبیرستان خیلیییییییی بهتر بود.:D
    چه عقده ای هم نمره دادن.کارگاهو همه 20 رد میکنن!!:razz:
    چیش باحاله وقتی نصف کلاس عین گاو میش کل حیاط مدرسه رو بیفتن دنبالت!!:biggrin:
    رو همه جا ریخته تا بحال رو پا رو ندیده بودیم:surprised:
    خو اگه میخوای روغن نریزه زیر گازو کم کن و هنوز روغن داغ نشده تخمرغو بریز بعد بزار کم کم پخته بشه
    چه زود تصحیح میکنن!!
    چطور بودن؟خوب بودن؟
    بقیه سر کار گذاریو بهت نمیگم یعنی لحظه ای که دیگه نصف کلاسو درگیر کرده بودیم بعد بهشون میگفتیم ما بودیم باهاتون شوخی کردیم و... .
    یکی از دوستام فیلم این لحظات تاریخیو واسه خودش نگه داشته..به یاد دوران دبیرستان!!:D
    فقط دلو جرئتشو داشته باشی جلو روغن داغ واستی:Dخیلی میچسبه مثه تخم مرغ محلی میشه...پس میگیری فقط سفیدشو هم میزنی تا پخته شه بعد جم میکنی کنار ضرف بعد زردو روش میکشیو گازو خاموش میکنی
    مامیییییییییییی چرا اینقدر خشن هندونه قاچ میکنی؟:eek:
    نه دیگه الآن دیگه از این کارا نمیکنیم.نمیدونم شاید:دی
    حالا باز جالبش این بود که اونی که مثلا جی اف ما باهاش رفته و به بقیه نارو زده رو میگرفتیم مثل خر کتک میزدیم.حالا هر چییییی میگفت من روحمم خبر نداره مگه کسی باور میکرد؟:biggrin:
    خیلی تفریحات خوبی بود.یاد دوران دبیرستان بخیر... .
    دانشگاه یه کوچولو بزرگ تر شدیم!:D
    بد میکنم بهشون حال میدم؟:D
    نه حواسم هست دیگه اون قدر غلیظ نشه که شکست عشقی بخوره کسیییی ولی کلا همه دوستام به خونم تشنه ن.:D
    خداییش خیلیییییییییی حال میده!!:biggrin:
    یه بار اتفاقا توو همین سرکار گذاری کارم به قرار گذاشتن هم کشیده شد!!:D:D:D
    بعدش نرفتم فرداشم به دوستم گفتم راستییییییییییی دیروز ساعت فلان فلانی باهات قرار داشت اومد
    ؟
    بعد اون میگه تو از کجا میدونی؟
    منم بهش میگم آخه اون نامرد منم بازی داد گفت با فلانی(یکی دیگه از دوستای خودمون) الآن سر قرارم.اااااااااا تو هم بازی داد؟عجب نامردیه هاااااااا.:D
    بعد اینطوری اون یکی دوستمونم میکشوندیم توو بازیمون:D
    حس با ح خانوم مهندس:cool:
    منم دیگه ربی کم میخورم..تو کاره تخمرغ بهم زده ی زرد رفتم خیلی میچسبه..میزارم روغن داغ بشه تخمرغو میریزم توش بعد به زرده دس نمیزنم سفیدشو هم میزنم بعد یه گوشه جم میکنم زردشو قاطی میکنم سری گازو خاموش میکنم بعد با همون حرارتی که داره زرده رو بخودش میگیره تخمرغ زردو خوشمزه میشه:redface:
    فعلا
    کیف میده کیف میده کییییییییییییف میییییییییییده:دی
    بخصوص که فردا صبح که دیدیشون بهشون بگی فلانی دیشب ساعت 3 بهت اس داد؟
    بعد اون بگه تو از کجا میدونی؟
    منم بگم هیچییییییی آخه خودش بهم گفت.:D
    بعد طرف بره توو فکر و همین طور داستان ادامه داشته باشه.:D
    مامان جونم من دیگه کم کم برم بخوابم...
    برام دعا کنید فردا خوب بدم امتحانمو....
    حالا جدی جدی این وزنه های کوچیک چند گرمی چه تاثیری داره که زنا بالا پایین میکنن؟:surprised:
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا