B B baran72 Feb 15, 2014 لطف داری عزیزم منم اون موقع یکی از همونایی بودم که دعوت شدم ببخش گلم من دیگه باید برم
F F fatima12 Feb 11, 2014 دارو ندارم پای عشقم رفت چیزی نموند جز درد نامحدود این جای خالی که توی سینم هست قبلا یه روزی جای قلبم بود این روزگار بد کرده با قلبم کم بوده از این زندگی سهمم دلیل می بافن برای عشق برای چیزی که نمیفهمن از ادمای شهر بیزارم چون با یکیشون خاطره دارم
دارو ندارم پای عشقم رفت چیزی نموند جز درد نامحدود این جای خالی که توی سینم هست قبلا یه روزی جای قلبم بود این روزگار بد کرده با قلبم کم بوده از این زندگی سهمم دلیل می بافن برای عشق برای چیزی که نمیفهمن از ادمای شهر بیزارم چون با یکیشون خاطره دارم