fantastic.fati
پسندها
5,051

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • وقتی كسی رادوست داری...
    گفتن آسان تر است،
    شنيدن آسان تر است،
    بازی كردن آسان تر است،
    كاركردن آسان تر است.
    و وقتی كه كسی تو را دوست دارد...
    خنديدن آسان تر است.
    و اگر تنهای تنها باشی،
    به مرگ فكر كردن از همه چيز آسان تر است
    قسمت دوم :
    راننده گفت کیه؟ مرده اشاره ای به زنی که توی ماشین بود میکنه و میگه اینه، شبی بیست هزار تومن. خلاصه چک و چونه میزنن تا اینکه آخرش به ده هزار راضی میشن. مرده وسط راه پیاده میشه و راننده هم زنه رو میبره خونش. خلاصه چه درد سرتون بدم؟ دختر رو میبره تو رخت و خواب و شروع میکنه به عشق و حال، داشته سینه های دختره رو میخورده که میبینه سرش داره گیج میره و دیگه چیزی نمیفهمه. وقتی به هوش میاد میبینه افتاده روی تخت و تمام خونه و زندگی و ماشینش رو بردن.


    میفهمه که دختره یه چیزی به خودش مالیده بوده که بیهوش شده. پا میشه میره کلانتری که شکایت کنه، اما روش نمیشده به یارو بگه که چه غلطی کرده. به افسره میگه مرده میخواسته جایی بره، گفته من زنشو ببرم دو سه ساعتی پیشم باشه تا بیاد دنبالش. اونم تو چاییم یه زهر ماری ریخته که از حال رفتم. اینو که میگه افسر نیشش تا بناگوش باز میشه، میگیره لپ یاره رو میکشه میگه:


    راست بگو بینم پدر سوخته تو هم ممه خوردی؟
    چند شب پیش توی اتوبوس نشسته بودم. ماشین خلوت بود و به جز من و آقایی که دو، سه ردیف پشت سرم بود، چهار تا مرد هم روی ردیفهای آخر کنار هم نشسته بودند. مشغول خوش و بش و بگو و بخند.


    هوا تاریک شده بود نمیتونستم روزنامه ای رو که دستم گرفته بودم بخونم. حوصله ام سر رفته بود و مونده بودم چکار کنم؟


    توی همین فکرا بودم که صحبتهای چند نفری که انتهای اتوبوس نشسته بودند توجه ام رو جلب کرد. یارو داشت یه چیزی رو واسه اون سه تای دیگه تعریف میکرد. چند شب پیش یکی از رفیقم نزدیکی غروب داشت از مسافرکشی بر میگشت خونه، طرفای جاده مخصوص چشمش میفته به زن و مرد جوونی که کنار جاده منتظر ماشین ایستادن. نگه میداره و سوارشون میکنه. هنوز خیلی نرفته بودن که مرده به راننده میگه: ببینم واسه امشب خانوم میخوای؟


    قسمت اول :
    دســـــت خودت نیسـت

    زن که باشـــی

    گاهــــی دوســت داری تکـیـه بدهــی...

    پــناه بــبری....ضعیــف باشــی...

    دســت خودت نیــست...

    گهگاه حریصانه بومی‌کنی دست‌هایت را...

    شایــــد عطــر تـــلخ مــردانه اش

    لابه‌لای انگشتانت باقی مانده باشد...!

    دســت خــودت نیـــست

    زن که باشــی...

    گاهی رهایش می‌کنی و پشت سرش آب می‌ریزی

    و قناعت می کنی به رویای حضورش...

    به این امید که او خوشبخت باشد..

    دســت خــودت نیــست

    زن که باشــی

    همه دیـوانگی های عالـم را بلدی!!!
    یه وقتایی لازم نیست حرفی زده شه بین دو نفر ، همین که دستت رو آروم بگیره...

    یه فشار کوچیک بده!

    این یعنی من هستم تا آخرش...
    همین کافیه!
    پسره pm داده میگه: س خ؟ چ خ؟

    گفتم یعنی چی؟ مگه سگ دیدی؟

    میگه نه یعنی: سلام خوبی چه خبر.

    منم گفتم آهان خ ب ح!

    گفت یعنی چی؟

    گفتم یعنی: خاک تو سرت با این حرف زدنت
    لطفا گول ظاهر کسی رو نخورید
    یه نفر گول ظاهر منو خورد من الان گول ظاهر ندارم :)
    لطفا گول ظاهر کسی رو نخورید
    یه نفر گول ظاهر منو خورد من الان گول ظاهر ندارم :)
    قبلا از کسی خوشت می اومد باس آمار درمی آوردی مجرده یا متاهل

    ولی جدیدا از یکی خوشت میاد باس بری تحقیق کنی ببینی دختره یا پسر !


    والا

    آبرو نذاشتن برامون بعضی از این پسرا
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا