چرا کف پاهای فیونا اینقده کثیفه نفیس 
از دمپایی استفاده نمیکنه همین میشه دیگ
ج نفیس:دیشب باس مفید میبودید ک نبودید
از دمپایی استفاده نمیکنه همین میشه دیگ
ج نفیس:دیشب باس مفید میبودید ک نبودید
-
موزن با این همه مفید بودن خودتو نکشی:|:|
-------------
منم سنجاق میکنم هم شعرو هم اون بنفش خوشرنگو
این عکسو تازه از فیونا گرفتم، شکار لحظه هاست
هم اون شعرو سنجاق موکونم هم این درخت پروانه ای رو
واه واه واه!ماشاالله امون هم نمیدن این دو سه تا ! 2نغتهP
زهرا فعلا اینو سنجاق کن تا باز برمیگردم:
_______
پس از اَفرینش اَدم خدا گفت به او: نازنینم اَدم..
با تو رازی دارم !
اندکی پیشتر اَی ..
اَدم اَرام و نجیب ، اَمد پیش !!
زیر چشمی به خدا می نگریست !..
محو لبخند غم آلود خدا ! .. دلش انگار گریست .
نازنینم اَدم!! قطره ای اشک ز چشمان خداوند چکید !!!
یاد من باش ... که بس تنهایم !!
بغض آدم ترکید ، .. گونه هایش لرزید !!
به خدا گفت :
من به اندازه ی ..
من به اندازه ی گلهای بهشت .....نه ...
به اندازه عرش ..نه ....نه
من به اندازه ی تنهاییت ، ای هستی من ، .. دوستدارت هستم !!
اَدم ،.. کوله اش را بر داشت
خسته و سخت قدم بر می داشت !
راهی ظلمت پر شور زمین ..
طفلکی بنده غمگین اَدم!..
در میان لحظه ی جانکاه ، هبوط ...
زیر لبهای خدا باز شنید ،...
نازنینم اَدم !... نه به اندازه ی تنهایی من ...
نه به اندازه ی عرش... نه به اندازه ی گلهای بهشت !...
که به اندازه یک دانه گندم ، تو فقط یادم باش !!!
نازنینم اَدم ! نبری از یادم . . .
ما هر ثانیه مفیدیم کچل
درس داره بچم...مث تو علاف که نیست:|
راستی خوب شدی موذن؟:دی...خوب نشدی به سرهنگ بگم استعلاجی بنویشه برات:دی
بچه ها دوست دارید مفید باشید یه مین؟
فیونا جان تو هم بیا خو الان باید باشی نیستی چرا؟:|
اوه مای گاد...چوب لای چرخ نوگل گذاشتی؟
خواستی بگو بیام کمک عخشم
کلمه رمزی: لوس نشو:|
:دی:دی:دی
آخیش خیالم راحت شد...عخش منی تا ابدیت
زود بهم بگو خو...اشاره هم بکنی در گوشم میگیرم قضیه رو
نه فدات شم
من هیچ وقت و هیچ زمانی از دست عشقم ناراحت نمیشم
بعدا میگم:دی
برم تاپیک شقا:دی
تولد شقا
ج.موذن:تو برو بچه...برو دم در خونه تون بازی کن تا نزدم با دیفال پروف فیو یکیت کنم:دی
ج.نفیث:نه عخشم...چی شده؟
ناناحنی از دست من؟
زهرا عشقم:|
وقتی کسی رو کلمه ای حساس میشه منم حساس میشم که هی بگم:|
موضوع رو که گرفتی زهرا؟!
اره جون خودت...وجود نداره ها؟...برو
واسه چیزی که وجود نداره ک تو خماری نمیمونن کچل
خو فعلا بمون تو خماریش[IMG]
زودتر بگو وقت ندارم:|:|
عصن اینطوریه میگم...همه سکوت میخوام صوبت کنم
نه موذن باید بگی
فک کنم ریشات مدلش عوض شده فکت تعجب کرده
زهرا گیر نده نمیشه بگم :ج زهرا :دی
خو فیونا جان این من اول میخواستم سوار ماشین بشم فکمو زدم به در :دی بعد باز ظهر میخواستم برم تو اتاق باز فکم گیر کرد به در اتاق...اون روز مشکلها داشتم من :دیییییی
ج نفیس:| چشم عمو...تو هم شدی دختر واسه من؟
ای جانم...فدامدات برم و برنگردم که حسوتی میکنی عخشم
موذن فعلا آشخوره صلاحیت عخش و این جنگولک بازیا رو نداره
----------------------------------
هاع دیدم دیدم
خوب شدی گفتیا...یادم رفته بود بگم در گوشش:دی
من به قربان اون عینت
بچه ها جلوی هم دیگه از عشق اینا نگین همه به هم حسودی میکنیم خو، الان عشق تو عشق شده من قاطی کردم.
یه سوال موزن عشق کی شده پ:دی موزنم بی عشق موند:دی؟!
-----------------------------------------------------
زهرا پرونده ای ساختم براش بیا و ببین
هاع پس درگوشش بگو جریانو:دی:دی:شکلک ذوق مرگی
ج نفیث:
همش خوتّی با نون اضافه
خدایی خعلی رمزنگارانه شده گفتم خو...فک کنم بدتر سردرگمش کردم:دی
پ.ن:نفیث موافقی پرونده سازی کنیم برای این کاربر؟خودشم نمیبینه آی حال میده:خباثت:دی
ج.فیو:
الان حس نوگلی بهت دست داده عخشم؟تا میتونی اتیش بسوزون عصن:دی
در گوشت میگم الان...اینجا دیوار موش داره موشم گوش داره حالا بیا و درستش کن:دی
عاشخ من چی فیو؟
باشه رفع شد
هاع!
از همون اول عاشخت شدم با یه نگا :دی
هاع یادمه یه بار تالار مقالات هم درخواست مقاله داشتی، بعدش منم گفتم "لطفا قوانین تالار رو مطالعه کنید"
:شکلک کارت درسته مدیر
جریانی نبود رفع شد
تازه وارد ؟ ما اینجا بند پ نداریم
یعنی تا زمانی که من بودم نمیذاشتم
جریان چی بوده؟
اسپم کردم و اسپمم پاک شد -
بارگذاری...
-
بارگذاری...
-
بارگذاری...