F.H
پسندها
382

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • من اصلا درگیر این نیستم که کمبود خواب دارم یا کمبود غذا
    بدنم دست خودمه ، می تونم 2-3 روز نخوابمو خیلی هم رو به راه باشم و می تونم 2-3 روز نخورمو خیلی هم رو به راه باشم
    دلسرد

    قصه ام دیگر زنگار گرفت:
    با نفس های شبم پیوندی است.
    پرتوی لغزد اگر بر لب او،
    گویدم دل: هوس لبخندی است.
    خیره چشمانشبا من گوید:
    کو چراغی که فروزد دل ما؟
    هر که افسرد به جان، با من گفت:
    آتشی کو که بسوزد دل ما؟
    خشت می افتد از این دیوار.
    رنج بیهوده نگهبانش برد.
    دست باید نرود سوی کلنگ،
    سیل اگر آمد آسانش برد.
    باد نمناک زمان میگذرد،
    رنگ می ریزد از پیکر ما.
    خانه را نقش فساد است به سقف،
    سرنگون خواهد شد بر سر ما.
    گاه میلرزد با روی سکوت:
    غولها سر به زمین می سایند.
    پای در پیش مبادا بنهید،
    چشم ها در ره شب می پایند!
    تکیه گاهم اگر امشب لرزید،
    بایدم دست به دیوار گرفت.
    با نفس های شبم پیوندی است:
    قصه ام دیگر زنگار گرفت.
    خیلی
    دیگه تموم شد 10 عید بود
    هر جا که وا میستادیم بزن و به کوبی بر پا بود
    هی یادش بخیر
    کلا یه رسم توی جوونای فامیلمونه که حدود 10-12 سالی میشه مدش کردیم ، انقدر دومادو اذیت می کنیم و جلوشو میگیریم تا بهمون شاباش بده که مجبوره فرار کنه
    اما 50 سال دیگه که نوبت من بشه ( تازه اونوقت باید فکر کنم ) فک نکنم کسی بتونه شاباش بگیره از من:biggrin:
    ویراژ دادن تو خیابونو از این کارا
    آخه پسر عموم دست فرمونش به من رفته ، یه ماشینه آس هم زیرپاش بود ، هرکی میرفت جلوش که اذیتش کنه سری ازش رد میشد. منم ماشین فیلمبردار بودم ، اول خودشو تمام ماشینا بهم راه میدادن تا برم کنارش ولی وقتی یکم فیلمبردار فیلمبرداری کرد هم خودش گازشو گرفت هم بقیه ماشینا بهم راه نمی دادن ، منم طی یک عملیات ضربتی در طول 10 ثانیه از تمام حدود 25 ماشین زدم جلو و رفتم جلوش ، هرکاری کرد راه بهش ندادم تا آخر سر نور بالا داد و گذاشتم بیاد کنارم . یکم باهم صحبت کردیم و رفت جلوی من. چند دقیقه بعدش سر یا چهار راه پیچیدم جلوشو حدود 5 دقیقه ای چهار راه و بستم. یکی دیگه از پسر عموهامم یه پل و بست. خلاصه از ایین کارا
    توی عیدی بود ، یادش بخیر ، عروسی پسر عموم ، بعد عروسی چه کارا که نکردیم با ماشینامون ، البت شمال بود و اونوقت شب ( ساعت 1 به بعد ) زیاد کسی نبود
    خیلی
    خو تو باید بیشتر رانندگی کنی تا بهتر بتونی ماشین و جمع و جور کنی
    من نه تنها توی واقعیت ، حتی وقتی جایی باشم و موقعیتش پیش بیاد که با کامپیوتر ماشین بازی کنم ، همیشه اولم
    به تو هم پیشنهاد می کنم که اگه می خوای دستفرمونت خوب بشه ، بازی need for speed بکن ، undercaver برای شروع خوبه
    په نه په من عقب نشسته بودم دعا کردم ماشین نیافتاد:biggrin:
    روی یه پل که زیرش پرتگاه بود یه کامیون ماسه ریخته بود ، چیزی هم معلوم نمی شد که ، منم وقتی اومدم بپیچم ماشین سر خورد با سرعت منتها به لطف خدا و کمی مهارت توی جمع کردن ماشین در این حالتها ، ماشینو بغل پل نگه داشتم
    آخه میدونی ، زمستونی وقتی همه با کمال آرامش از خیابونی توی خیابونی می پیچیدن ، من که میدیدم زمین سره یکم گاز میدادم تا ماشین سر می خورد و رو یخا بازی بازی می کرد
    خیلی حال میده یه بار امتحان کن
    شنیدن که بود مانند دیدن
    خیابونهای پهن و خلوت مشهد ( البته بجز تعطیلات) کجا و خیابونهای همیشه شلوغه تهران کجا
    من گاهی اوقات که بابام کنارم میشینه ، خیلی خیلی رعایت می کنم ، حدود 45 بار میگه پسر آرومتر
    اما دیده که چه جوری یه بار ماشین داشت می افتاد تو پرتگاه و جمش کردم ، دیگه به رانندگی چشم بسته منم اعتماد داره
    من حواسم هست
    کسی اینجا نیست که مثل من بتونه رانندگی کنه
    رفیقهامم که خیلی ادعاشون میشه وقتی کنار من میشینن التماس می کنن
    حواسم هست نترس
    من حواسم هست
    کسی اینجا نیست که مثل من بتونه رانندگی کنه
    رفیقهامم که خیلی ادعاشون میشه وقتی کنار من میشینن التماس می کنن
    حواسم هست نترس
    آره دیگه
    دیدم هی میرم تو میای یکی دیگه از دوستانم چند روزه همینجور میشه گفتم سریع برم و بیام
    با 100 تا توی شهر میروندم و انواع و اقسام لایی ها رو هم کشیدم ، شاخترینشونم که خودمم کیف کردم ، لایی کشی از بین 3 تا ماشین همزمان بود
    چه حالی داد
    اینم از خبر من
    سلام
    پس حسابی بی خیال کارتی ، اما من برعکسم ، تا زیر بم اون کارو در نیارم ولش نمی کنم
    اما خوب کاری می کنی تا کامل بشه ، حتما این کار رو بکن که دیگه هیچ حرفی باقی نمونه
    پی کار تو شرکت خصوصی رو بگیر که دیدی چقدر به درد می خوره
    راستی ، زبان چه کار کردی؟؟؟؟
    ترم داره تموم میشه تازه دارن از شما میان ترم میگیرن؟؟؟!!!!!
    خوش به حال من که یه دونه هم این ترم امتحان نداشتم
    سلام عزیز میخام نظرتو راجع ب تاپیک اخرم بدونم البته ممکنه ناخوشایند باشه
    هوا ابر و
    غمش باران و
    خاک اش اندکی نم خورده است آرام
    از این بغضی که دارد آسمان
    مستم
    خداوندا
    از این مستی
    سرم را بر کدامین شانه ای آرام بگذارم
    تمام تکیه گاهم سخت بیمار است
    ز دردش
    قلب من بی تاب بی تاب است
    به درگاهت دعایم بشنو ای درمان هردردی
    که این محتاج تو
    گم در خود و
    سرگشته
    حیران است
    تمام بودنم از اوست
    به این هر لحظه بودن ها
    دعایت می کنم یارب
    بر این باران
    بر این نم خورده خاک پاک و این ایمان
    دعایم را اجابت کن
    تو ای تنهای بی پایان
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا