F.H
پسندها
382

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • تو چشای من نگاه کن ! خالی نبند :D:D:D:D
    خبری نیس ! سلامتی ! اون امضاء هم ... :)
    شوخی کردم :D
    اون پی ام قبلی چی بود نوشتی پاکش کردی !؟؟!؟!!؟!؟ :D
    خداروشکر دیگه گوشیت درست شد و ما هم فراموش شدیم ... :|
    هویزه و آفریقا رو فقط دیدم چون از سمت آلتون ی بار رفتم تقی آباد و ازون ور میدون برق.بیخیال محیط اکادمیک حال میده.البته بچه ها میگن ی روز بریم موجهای آبی
    روزی پسربچه ای وارد بستنی فروشی شد و پشت میزی نشست. خدمتکار برای سفارش گرفتن سراغش رفت. پسر پرسید بستنی با شکلات چند است؟ خدمتکار گفت 50 سنت .. پسر دستش را در جیبش کرد وتمام پول خردهایش را در آورد و شمرد. بعد پرسید:
    بستنی ساده چنداست؟ خدمتکار با توجه به اینکه تمام میزها پرشده بود و عده ای هم بیرون منتظر خالی شدن
    بی حوصلگی و با لحنی تند گفت 35 سنت. پسر: لطفا یک بستنی ساده بیاورید.خدمتکار بستنی را آورد و صورتحساب را روی میز گذاشت و رفت. پسر بستنی اش را تمام کرد و پولش رابه صندوقدار پرداخت. هنگامیکه خدمتکار برای تمیز کردن میز بازگشت، گریه اش گرفت. پسربچه روی میز کنارظرف خالی، 15سنت برای او انعام گذاشته بود ..
    کاش شـــایدی نبــــود ...... !!!!

    این زن چهار پا داشت!

    شمـــا عاشــــق چه غذایی هستیـــد؟؟شاید مریض باشید!!



    حواسم هیچ جا نبود ! بچه ها زنگ میزدن میگفتن کجای بیایم چطوری بیایم ! منم مجبور بودم برم دنبالشون !
    حالا ولش کن ! امروز رفتم دانشگاه ! :D:D:D
    خوب بود رفتم بچه هارو دیدم ! ولی از بس رفتم اینور اونور دنبال بچه ها وقتی برگشتم پاهام پر تاول شده بود !
    تازه توی هیچکدوم از عکسا هم نیستم :(
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا