برف بزنی تو صورت یکی دیگه
اگه یکی دیگه برف رو بزنه تو صورتتون خوبه اجی
داشتی می خوردی زمین. اینقدر به این و اون برف زدی که اهشون گرفتتد که خدا خواسته نخوردی زمین
دوباره سلام من خوبم اجی شما چیطوری مواظب سرما باشیدااااا
شما هم برف بازی کردید چه با حال اخه
ما هم با دوستا مون می رفتیم زیر درخت ها درخت هارو تکون میدادیم برفها میریخت تو یقمون کلی کیف میداد و یخ می کردیم کلی خندیدیم
سلام اجی
بیرون خیلی سرده
با دوستم رفته بودیم برا باباش شال بخریم اخه فردا تولد باباشه می خواست بره خونه باباش رو غافلگیر کنه
هر مغازه ای رفتیم اقا ناز کرد اخر هم هیچی نخریده
بعد وسط راه باباش رو دیدیم که یه جعبه شیرینی دستش بود
باباش جعبه شیرینی باز کرد و جاتون خالی تلافی شیرینی هایی که دیشب تو پروفم بود رو در اوردیم
بهش گفتم بابات مارو غافلگیر کرد
اجی
می دونی شام چی خوردم
از ظهر ما کارونی مونده بود بعدش مامانم کشک هم درست کرده بود
یه کاری کردم که ابجی های خودم صداشون در او مد کلی بهم غر زدن
ماکارونی ریختم تو کشکها بعد هم نون تلیت کردم خوردم
خب چی کار کنم از باشگاه اومده بودم گشنم بود