الان عکس هام معلوم شد؟
کسی خونه هست؟
نه انگار چراغاشون که خاموشه فکر کنم رفتن مهمونی
حیف شد امده بودیم یه سری بهشون بزنیم یه حال و احوال کنیم
حالا ان شالله دفعه بعد
بریم خونه خودمون غذا رو گذاشتم رو اجاق می ترسم تهش بگیره
این بچه ها هم که اصلا اشپزی بلد نیستن
تمام زحمت زندگی افتاده رو دوش ما
از دیشب کمرم تیر می کشه هی صبح بپز ظهر بپز شب بپز بده بهشون اخر کار یه دستت درد نکنه نمی گن
