elnaz0020
پسندها
1,335

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • نه اونجا نیومدم.
    اصن ما خودمون آبشار داریم از ماله شما هم خوشگلتره
    بله شما رو کسی نگفت بیای اصلا با همون دوستات برو:cool:
    نمیخوام دیگه چه فایده داره عمرا.
    منم با دوستای خودم میرم:cool:
    هنوز در اون حد نیست ولی اگه بشه که عالیه......آخ اخ آخ
    ان شاالله درست میشه..... نه کاملا حس میکنم مزاحمم هر وقت سرت خلوت بود میام.......شب خوش
    یا علی
    منم با دوسته خردادیم 3ساعت اینجوری بودیمکشتمش . دل و رودمون ریخت کف زمین نفهمیدیم کی گذشت.
    تازه به زور آوردمش بیرون خانومو:cool:
    آره دیگه این دوتا آزمایشگاه رو یونی خودمون داشت مجبور شدیم بیایم........ این متروی کرج واسه ما سبب خیر شد.......احتمالا عاقبت به خیرم می شیم.......خخخخخ
    ولی واقعا براتون همه بچه های یونی تون دعا می کنم......چون مسیر بی نهایت خطر ناکه به خصوص ماشین.......ایشالا در دانشگاهتونو ببندن.......همتون یا بیاین تهران یا برید کرج..........فکر کنم داشتی میرفتی
    مزاحمت نباشم.......اومدم به کلوپمون یه سری بزنمو برم..........
    چرا سیا اخم کرد تو هم بهم اخم کردی؟اصن طرفداریه منو نمیکنی دیگه:(
    نه تا 9 بیرون بودم بوخودا:cool:
    آز کنترل فقیهی- آز حرارت محمد پور خداییش ما اون اوایل خیلی اذیت شدیم..........واسه همین خورد تو ذوقم.....
    ولی بعدش که به اون راه بی خود عادت کردیم خوش میگذشت چون اتفاقات خوبی هم برا مون افتاد..........خخخخخخخخ
    فقیهی 18 داد
    محمد پور20داد
    البته به ما هم رحم کردن
    آره دانشگاه خوبی بود غیر حراست بخش خانوما ککه چپ و راست پاچه مارو گرفتن همه مسولین هم خوب و با شخصیت بودن
    شما چون خردادی هستی..این ابانی و اذری ها کلا خودسرن و رو اعصاب ..خدا نصیب هیچکس نکنتشون:D
    دیگه الان؟:cool:...2 روز دیگه تو هم سن اون میشی تو روی برادر بزرگت وای میستی :w39:
    بدون اجازه من؟؟:razz:خیلی خود سر شده باید یکم از تو یاد بگیره..به موقع ادبش میکنم:D
    اره اصلا چه معنی داره:D...چه بلایی سر سودی امده خبری ازش نیست:razz:
    باشه بزنید :razz:در ضمن سودی رو هم شوهرش بدین فکر خوبیه:cool:
    خوب این صفحه کلی بازدید کننده داره فکر حوصله مارو هم بکنید:cool:همش راجع به عروس و داماد و ایینه شمع دون:D
    یعنی حرف های تو با ویدا خیلی دخترونس ادم حوصلش سر میره وقتی میخونه:D
    آره وکیلی
    چون سرخونه زندگی خودتی....دیگه مدیریتش با خودته وآقای همسر
    فردا صبحشم باید کله سحر پاشی به آقا داماد صبحونه بدی بره سرکار
    بعدشم شام بدی
    وای چه زود تکراری شد
    :دی
    یعنیمیشه منم عروس بشم؟
    وای لباس عروس
    ماشین عروس
    آرایشگاه
    داماد بیاد دنبال عروس
    بعد بری خونه بامامان بابا خداحافظی:اینجاشو من ازالان میگم حق حق گریه میکنما....غم انگیزش اینجاست
    بعد میری تالار
    همه میگن چه به هم میان
    بعدشام میخوری....البته فک کنم عروسا گشنه میمونن....اه من غذا میخوامااااااااااا وگرنه غش میکنم
    من ازاولشم باازدواج اون مدلی مخالف بودم اگه برای خودم پیش میومد
    آره منم خیلی هوس کردم
    چظوره سودی رو بدیم عروس بشه بریم عروسیش...بریم خرید لباس
    من که ازخودم ناامیدم
    تو هم که کوشلویی
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا