عزیزان رهگذر که توانایی این امور را دارند کسی جز مدیریت محترم تالار نمیتونه باشه پس مطمئن باشین که لفظ بکار رفته کنایه ای بود برای کسانی که در مکالمۀ دو نفر که ربطی به ایشون نداره مداخله میکنن.
در ضمن ناراحتی من بیشتر به این علت هست که من خودم در صدد پاک کردن پستها بودم صبر کردم تا شما سوال من رو بخونید تا بعد پاک کنم ،بعد از رفرش صفحه متوجه شدم پستها پاک شدن
1-تاپیک تاپیکِ حیاتی نبود که وجود اون پستها از ارزش اون کم کنه.
2- پستها جز سوال در زمینه مرتبط با موضوع تاپیک نبود که توهین به شخصیتی تلقی بشه.
به شما گفته بودم من مثل یه کودک کنجکاوم... اگه با یه کودک این رفتار بشه آیا به اون حق نمیدین تا چشمه حقیقت جوی اون خشک بشه.
از درک بالای شما سپاسگذارم که ناراحتی من رو درک کردین.
با همه احترامی که هم شما و هم خودم به لرد عزیز داریم باز من نمیتونم بپذیرم که کار ایشون از ابتدا تا انتهاش کار درستی بوده... به هر توجیهی.
vali man kheyli khashenam ,ghahram mikonam,vali bishtar dava mikonam,badesham ehtemal 1% ham nadare ashti konam,MAN KHEYLI KHASHENAMMMMMMMMMM
age bara eshagh karkune bekharin ,bayad vase manye kar khune bekharin ba n ta (vaghti n be samte binahayat meyli mikone) gav bekharin,akhe man az eshagh behtar taram(manam azarim akhe)
ekhtir darain nam har vaght miam be rofagha sar mizanam,in 2-3 rooze ham aslan naboodam,shomam baladin ghar konin(bebakhshinaaaaaaaaa yekam khandedare)man ke ghah naboodam,shomam mitoonin vase ashti konun shirni khamei begirin ye dunam(faghat yeki) be eshagh bedin
شما متوجه اتفاقی که افتاد نشدید
وگرنه به من حق میدادین که ناراحت بشم
دوست عزیز ما لرد قبل از اینکه سرعت پایین اینترنت به من اجازه بده پستهامو که به شما عرض کردم بخاطر خراب نشدن تاپیک اسپاو عزیز میخوام پاک کنم، پاک کنم.ایشون پیش دستی فرموده علاوه بر پاک کردن پستهای من جواب شما رو هم شخصا زحمت کشیده برای من فرستادن.
ناراحت شدم:
1- از دخالت بیجا
2- از شما دوست عزیز که برای جواب من متوسل به استخاره شدین تا عزیزان رهگذر مجبور شدن زحمت جواب سوال من که نه از روی هوس بلکه از روی کنجکاوی پرسیده شده بود رو تقبل کنن.
نه اختیار دارین ..این حرفا چیه ..حرفاتون با بقیه فرق میکنه یه جورایی .... یه جوری آدم رو به فکر وا میداره ...نمیدونم
یه سوال ؟؟؟ چرا وقتی یکی میگه دل واسه خدا تنگ شده .. همه بهش میگن نماز بخون ؟؟؟
ممنون که جوابمو دادین عزیز ....اما غم رو که نمیشه فراموش کرد ... فقط میشه باهاش دوست و کنار اومد ...اما من الان مشکلم اینه که دلم خدا رو میخواد ... خیلی دلم براش تنگ شده ..... بدجوری دلم هواشو کرده ....
اگه تمومه مردم دنیا بزرگترین غمشون رو در دست بگیرن و در صفی بایستن تا یک قاضی حکم کنه ،غم کی از همه بزرگتره ،هر کسی با نیم نگاهی به بغل دستی خود، غمش رو در جیب میزاره و به خونه بر میگرده .....
مگه کمونیست چشه ؟؟؟؟ الان به همه سبزها هم اینو میگن ....
با گذاشتن اون عکس کلی حرف واسه گفتن دارم حرف از اوضاع الان خودم .... دارم خفه میشم ... خیلی دلم گرفته .... خیلی ...دارم دیوونه میشم .... از خودم راضی نیستم ...
زندگی رنگی رنگیه .... اما زندگی الان من تاریکه و سیاه .....اما باز هم خدا رو شکر ...که حداقل این یه رنگ رو دارم ...
میدونی قضیه چیه ما سه تا دوستیم که با هم از بابلسر راه می افتیم و میریم و هر سه شاغل , هر هفته بلیط قطار 4شنبه داریم بعد صبح 5شنبه میرسیم دانشگاه با نیم ساعت تاخیر بعد میریم کلاس تا ساعت 7 شب از 7 تا 9 بی کاریم 9 باز بلیط داریم و ساعت 4 عصر جمعه میرسیم خونه زندگی در قطار دیگه
جات خالی !!!
خوبه جاجی
این هفته یه س میرم دانشگاه یعی 5شنبه و جمعه نمیبینمیت قضیه اینه که دانشگاه رفتن ما غصه هست باید برم جنوب دهنم آسفالت میشه این یه طرف بعدش قصه اینه که میری سر کلاس خوابیم آخه صبح میرسیم و بعدش بر میگردیم ترم قبل ما هر هفته میرفتیم جنوب و می آمدیم .
چرا ؟ صبح هست آره ولی باید سر صبح انرژی ببخشی حاجی
باید سر حال و انرژِی بخش باشی
پاشو برو ورزش کن یه نخ سیگار بزن بعد بیا ببینم بازم همین حس رو داری !؟