من مناجات درختان را ،هنگام سحر
رقص عطر گل یخ را با باد
نفس پاک شقایق را در سینه کوه
صحبت چلچله ها را با صبح
نبض پاینده هستی را در گندم زار
گردش رنگ و طراوت را در گونه گل
همه را میشنوم،میبینم..........
شعرش خیلی طولانیه اگه به من باشه همشو مینویسم
شبتون بخیر
خوشحال شدم از صحبت باهاتون
موفق باشید همیشه همه جا
اگه امری نیس با اجازه من برم .....