خو خوبه خیالم روحت شت
لباس خفاشی های آدم کشیمونم پس شرو کن کم کم سعی کن اونو خیلی قشنگ ندوزی حالا میخوپایم بریم آدم کشی همه پشت سرمون راه بگیرن بیان از کارمونم سر در میارن
چه دختری چه چیزی دس میکنه تو دیزی گوشتاشو برمیداره نوخوداشو واسه آوا میذاره
نمیدونم آوایی ساناز که خیلی وقته رفته من بهش گفتم اگه بره باهاش قهر میکنم ولی رفاستارم که من چن روز نبودم اومدم دیدم نیس امروز امضاشو دیدم
بیشتر دوستام رفتن آوا خیلی ناراحتم
ما جرات نداریم جلو بزرگترمون پامونو دراز کنیم جون خودمون خخخخ تو چشای مامانم تا حالا نگاه نکردم چه جوری جرات کنم اسمشو بوپورسم
تو هم بویا جزیی از خونواده ما شو