خالشو میخاد و دوس داره باید اینارو هم تحمل کنه دیگه همونطور که من لجبازیاشو تحمل میکنم..
یه دفه وسط مهمونی گیر داده بود شالتو بده سرم کنم..حالا هیچی دیگه هم نبود من سرم کنم... حرف حالیش نیس که وروجک..
منم رفتم یه گوشه تو اتاق نشستم تا این خانم خانماا با شال من بازی کنه ..آخ از دستش عصبانی بودم