ممنون عزیزم
سه تار عزیزمو رفتم از خجالتش در اومدم
یکی از گوشیهاش ترک برداشته میترسم بیش از یه حدی بچرخونم
این سازها هم که هر روز تقریبا احتیاج به کوک داره
گفتم ببرمش یه گوشی دیگه براش درست کنن که خیالم از بابتش راحت بشه
ولی یه غم غربت گرفتم از روزی که دستم گرفتمش
یه زمانی بود با آهنگهای نامجو میرفتم تو خیالات اینکه منم یه زمانی مثل اون میزنم
ولی حالا چی ؟