نمیشه امیر
اول که دور از جون شما ، همه باید عین حیوون بریزن روی سر و کول هم تا بتونن شاید شاید شاید با تاخیر کمتری برسن سر کار
بوی گندش از یه طرف
داد و بیداد دست فروش هاش از یه طرف
دعوای خانومهای متشخص سر یه صندلی خالی از طرف دیگه
حالا فکرشو بکن هر واگن دوتا در داره
یه درش خرابه
باید از اون ته با بدختی خودتو برسونی جلوی اون یکی در
بعد راننده با کمال وقاهت اعلام میکنه قطار توی ایستگاه توقف نداره
وای امیر
حالم داره از این زندگی نکبت به هم می خوره
لااقل برو برای من یه شوهر پیدا کن
کچل و سیبیل دار و شکم گنده و بداخلاق آمّا.....پولدار