بابا مث ادم داشتم زندگیمو میکردم والابعد مهسا بم زنگ زد اومدم بشینم پشت pcیهو نمیدونم چی شده یهو کلا کوفته شدم تو میز همه وزن رفت رو ارنجم بعدم کوفته شدم رو زمین در 2مرحله خیلی شیک بعد میخواستم گریه کنم از بس دردش کابوس بود اما دیگه جلو مهسا خودمو کنترل کردم