anise b
پسندها
3,991

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • این نی نی نمیتونه بشینه ....تازه عوضش کردم.....داره بازی میکنه......میخواد شصت پاهاشو بخوله.....:دی
    سلام سلام صدتا سلام به انیس جون خودم...خوبی عزیز دلم؟؟؟؟؟
    چقدر خوبه بعضی از ادما بدونن که اگه چیزی روبه روشون نمیاری
    ازسادگی نیست....
    شاید دیگه اونقدرواست مهم نیستن که روشون حساس باشی...!!!
    دنیا هر چقدر هم کش بیاید

    قد آغوش تو و

    خلسه میان بازوانت

    نمی شود . . .
    الهی فدات بشمم ..... تو نیازی به دعای من نداری همه کارا ت درسته انیسم ..... به روی چشم گلممممممممممم
    ممنون گلمممممم
    با اجازت من برم شام شبت خوش:gol::smile:
    مرگ هم به تساوی تقسیم نمی شود
    عجبا ! هیچ کس هنوز
    به سهم کم اش از مرگ اعتراض نکرده است .
    خیلی ها سهم بیشتری از مرگ نصیب شان می شود
    کودک بودم که درسینما
    مردی ازاسب افتاد و
    آنقدر روی زمین کشیده شد که :
    گریه چشم هایم را بست
    بعد ها دانستم
    افتادن از اسب گریه ندارد
    خیلی ها از اصل می افتند و می میرند . . .
    هركس به چيزى عشق ناروا ورزد، نابينايش مى‏كند، و قلبش را بيمار كرده، با چشمى بيمار مى‏نگرد، و با گوشى بيمار مى‏شنود. خواهش‏هاى نفس پرده عقلش را دريده، دوستى دنيا دلش را ميرانده است، شيفته بى اختيار دنيا و برده آن است و برده كسانى است كه چيزى از دنيا در دست دارند.
    دنيا به هر طرف برگردد او نيز بر مى‏گردد، و هرچه هشدارش دهند از خدا نمى‏ترسد. از هيچ پند دهنده‏اى شنوايى ندارد، با اينكه گرفتار آمدگان دنيا را مى‏نگرد كه راه پس و پيش ندارند و در چنگال مرگ اسيرند. مى‏بيند كه آنها بلاهايى را كه انتظار آن را نداشتند بر سرشان فرود آمد و دنيايى را كه جاويدان مى‏پنداشتند از آنها جدا شده و به آنچه در آخرت وعده داده شده بودند خواهند رسيد، و آنچه بر آنان فرود آيد وصف ناشدنى است.
    سلام عشق من!!!!!!!!!!!!!!!چطوری؟!؟کم پیداییی آجی؟!؟دلم برات تنگ شده بود!
    تلخـــ تـــــریــــنــــ قســـمــتـــ زنــــدگیــــ اونجاســـتـــ که آدم به خــــودشـــ میــگه :

    چیـــــ فکر مــیــکردیـــم و چیـــ شـــد...
    چو بشنوي سخن اهل دل مگو که خطاست...سخن شناس نه اي جان من خطا اين جاست
    سرم به دنيي و عقبي فرو نمي آيد...تبارک الله از اين فتنه ها که در سر ماست
    در اندرون من خسته دل ندانم کيست...که من خموشم و او در فغان و در غوغاست
    دلم ز پرده برون شد کجايي اي مطرب...بنال هان که از اين پرده کار ما به نواست
    مرا به کار جهان هرگز التفات نبود...رخ تو در نظر من چنين خوشش آراست
    نخفته ام ز خيالي که مي پزد دل من...خمار صدشبه دارم شرابخانه کجاست
    چنين که صومعه آلوده شد ز خون دلم...گرم به باده بشوييد حق به دست شماست
    از آن به دير مغانم عزيز مي دارند...که آتشي که نميرد هميشه در دل ماست
    چه ساز بود که در پرده مي زد آن مطرب...که رفت عمر و هنوزم دماغ پر ز هواست
    نداي عشق تو ديشب در اندرون دادند...فضاي سينه حافظ هنوز پر ز صداست
    خواهش میکنم انیس جووونــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــم...............:w40:
    بدو بدو تبریک بگو افشین مدیر شده......هوراااااااااااااااا اا
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا