نه تو می مانی و نه اندوه
و نه هیچ یک از مردم این آبادی
به حباب نگران لب یک رود قسم،
و به کوتاهی آن لحظه شادی که گذشت،
غصه هم می گذرد،
آن چنانی که فقط خاطره ای خواهد ماند
لحظه ها عریانند..
به تن لحظه خود، جامه اندوه مپوشان هرگز
اره خوب بودا مثل اینکه یه شب بزرک شدی
من دیشب خیلی زود خوابیدم وسطای شب اومدم پیامام چککردم دوباره رفتم لالا کردم
راستی صبحت بخیر امیدوارم روز خوبی داشته باشی امیرجان
تا بعد بابای عمو جان