amir ghasemiyan
پسندها
8,563

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • نه من فخط موخاسّم نبودنمو اعلام کنم
    سیلام ، من میرم بخوابم که فردا خشنگ درسمو بخونم :دی
    نرفتم پياده روي به جاش منو خواهرم رفتيم خونه خواهرم چندروز پيشا اسبابكشي كردن خونشون پيشه خونمون بود اما الان رفتن جاي ديگه منو خواهرم رفتيم پيششون
    خوب بود يعني يعني ميخواستيم كمكشون كنيم اما آجيم نذاشت بعد به جاش حرف زديم تا حرفمون رسيد به خواستگار ماستخار:D
    سلام نوه...
    اومدم بگم نگرانت شدم نیستی معتاد:Dدیدم نه...امشبم اومدی:biggrin:

    من برم دیگه...سحرت پر از سوکس:D
    سلام

    خوبین؟

    میگم یه چند تا طرح هم با نگین خانوم بدین (بدیم) این تالار شبکه یه خورده بیاد بالا...(منظورم تو جلسه ای که قراره تشکیل بشه بود)

    ما که ناامید شدیم...
    امیر جان بی ادبی منو ببخش باید از حضورت مرخص شم دوست عزیزم فردا صبح زود امتحان متلب دارم هنوز آماده نیستم...

    سرفرصت راجع به آقابالا سرحرف میزنیم ..:D

    درپناه حق مراقب خودت باش;)
    نه بابا راضی به زحمت بیشترتون نمیشم خودم روش کار میکنم ببینم چی میشه:gol:...:gol:

    فعلا چیزی از جونش نمیخوام کاربردش واسم مهمه که بدونم بعد چطور باش برنامه بنویسم....هنوز اول راهم:redface:
    من برم بيرون پياده روي شايد بهتر بشم چند روزه نرفتم حالو هوام گرفته
    شايدم برم خونه خواهرم
    شب زيبايي داشته باشيد
    خدانگهدار
    بعد ماه رمضون دوست دارم برم مسافرت اما بابام كه شاغله شاگرد نداره ميگه برام شايد نشه ببرمتون
    همش دعا ميكنم بريم
    شما بعضي اوقات تا صبح بيداري تا ساعت چند ميخوابي؟؟
    اما بعد نماز صبح ميخواستم بخوابم لرزم گرفت
    الان كمي بهترم
    انگار دارم سرما ميخورم
    دلم تنگ شده براش
    قبول حق الهي
    الان كمي بهترم ممنونم به يادم بوديد
    سلام
    آفرین چه خوب بستی :دی
    با کتم لطفا :دی
    برو خوب بخوری ...
    من گفتم چی شد حالا:razz:

    همین کارا رو میکنید من شونصد بار خواستم برم نمیشه خو:w06:
    بابا پیغامش اون بالاس چیکار به تو داره اخه؟

    پس حخّته:D
    دو روز دیگه که ناراضی شدی من نیستم ولی برو پیش سهراب اعتراف کن:D

    بزنمت؟...ینی انگشت نداری نوه؟:D

    چه ذوق الکی هم میکنه:D

    خواهش...پیسمل خوفی باش دیگه به مادربزرگت دهفا نکن:D

    و انگاه خداوند توجیه را آفرید تا امیرو حرفی واسه گفتن داشته باشه:D

    معتاااااااااااااااد:D
    کوفت! نیشت رو ببند!
    میدونم و این باعث تاسفمه :دی
    تا ببینم چی میشه :دی
    دیدی پس دوستت نیستم :دی
    نه تو رو یادم نبود دیگه، هزار نفر التماس دعا دارن خو :دی
    ممممم، میدون احمدآباد
    کوفته...چرا دروغ میگی بی تلبیت؟مدت حضورم خیلی کم شده ...خوتم میدونم...تو حسودیت میشه من دارم ترک میکنم چش نداری ببینی:D

    باز تو مظلوم نمایی کردی؟منم با انگشت بهت شلیک کردم بیریخت:D

    خو فعلا که هستم...نکن قیافه تو این جوری:w05:

    باوشه بخشیدم:w24:

    اولا خرده بی سوات:Dبعدشم برو به پایان نامه ت برس بچه:mad:
    پس من دوستت نیستم ...

    خبر خاصی نی ... اوهوم دیشب رفتیم بنی فاطمه
    من بودم ولی الان تو ترکم...:Dخدایی خیلی کمتر میام دیگه نه؟

    خو منم دارم تیر میزنم به تو دیگه کچل:D

    ناراحتی از شنیدن یه حرف پاک کردن صورت مسئله س:razz:

    نمیبخشم اصن بد اخلاخ:cry:

    پ.ن:نرفته برگشتی که معتاد:surprised:
    چه عجب بعد دو روز یاد ما هم افتادی!

    منم خوبم پدرم
    چه خبر؟
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا