همساده : ما رفتيم محضر ، ماشينو به نام خودمون بزنيم ...
يهو نفهميديم چي شد ، اون وسط از يكي طلاق گرفتيم !
ما كه اصلا زن نداشتيم !
الان 5 ساله كه دارم مهريه ميدم ... نميدونم به كي ... يعني داغونما !!!
من یادمه یکی دوبار با دختر همسایه سلام و احوال پرسی کرده بودم…
دختره رفت سربازی..
ابروهاش در اومد..
تازه فهمیدم پسر بود!!!!!!
بچه های این زمونه چقد قرطی شدنااا،والا!!!