ali tanha91
پسندها
2

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  •  
    وای خدای من
    اگه اینا سوار هواپیما شدن
    من رسما اعلام میکنم تا حالا فرغون سواری میکردم
     
    کدام عنوان مناست است؟
    1-باغبان فداکار
    2-اثـــــــــرات بی شوهری و فشــــار حاصله از آن
    3-ندای وظیفه
    4-ای کاش من هم یک باغبان بودم








     به این میگن آدم وظیفه شناس که تو این شرایط شیلنگ آبو ول نمیکنه
     یک عدد نان سنگک، از دوره‌ی دویست تومانی، در فریزر مانده،
    کاملا سالم، بدون کپک، به بالاترین پیشنهاد فروخته می‌شود.
    قیمت پایه ۳۰۰ تومان


    نون و پنیر آوردیم ... دخترتون رو بردیم ...
    دخترمون ارزونیتون ... نون و پنیر بدید بهمون
    [تاثیر افزایش قیمت نان - شاخه جوانان و ازدواج]


    خبرنگار مياد جلوي در يكي از مساجد اعتكاف و از يكي از اعتكاف كننده ها ميپرسه الان چه احساسي داري؟ طرف ميگه: والا الان احساس ميكنم مثل اصحاب كهف شدم. سه روز رفتم مسجد اومدم بيرون ديدم قيمت نون سه برابر شده.



    برای رسیدن به هدفت لازم نیست بسختی کار کنی،فقط کافیه هوشمندانه و با ذهن خلاق کار کنی


     
    وقتی تخم مرغ به وسیله یک نیرو از خارج می شکند ، یک زندگی به پایان می رسد.
    وقتی تخم مرغ به وسیله نیروئی از داخل می شکند ، یک زندگی آغاز می شود.
    تغییرات بزرگ همیشه از داخل انسان آغاز می شود.
    نمي دونم که چرا هر وقت به تو مي رسم ، نمي توانم از تو

    بگويم. براي گفتنت واژه کم مي آورم. به هر حال ، بدان

    که بيشتر از اين حرف ها و واژه ها برايم معنا مي دهي
    عشق اين است که تو با صداي من سخن بگويي و با چشمان من ببيني و هستي را با انگشتان من کشف کني
    هي فلاني مي داني ؟ مي گويند رسم زندگي چنين است...

    مي آيند.... مي مانند.... عادت مي دهند.... ومي روند.

    وتو در خود مي ماني و تو تنها مي ماني

    راستي نگفتي رسم تونيز چنين است؟.... مثل همه فلاني ها....؟
    نشنو از نی ، نی حصیری بی نواست

    بشنو از دل ، دل حریم کبریاست

    نی بسوزد خاک و خاکستر شود

    دل بسوزد خانه ی دلبر شود
    زندگی مثل دوچرخه سواری می مونه ..واسه حفظ تعادلت هميشه بايد در حركت باشي ....آلبرت انیشتن
    وفاي شمع را نازم كه بعد از سوختن ...به صد خاكستري در دامن پروانه ميريزد...نه چون انسان كه بعد از رفتن همدم... گل عشقش درون دامن بيگانه ميريزد
    باران را دوست دارم ، چون بی هیچ چشم داشتی به زمین می آید. این فاصله را  با تمام عشق طی می کند تا به ما اهالی خاک نوید تازگی و آبادانی بدهد.
    سفری غریب داشتم توی چشمای قشنگت،سفری که بر نگشتم غرق شدم توی نگاهت، دل ساده ی ساده کوله بار سفرم بود،چشم تو مثل یه سایه همجا همسفرم بود،من همون لحظه اول آخر راهو میدیدم،تپش عشق و تو رگهام عاشقانه می چشیدم
    لنگه های چوبی درب حیاطمان گرچه کهنه اند و جیر جیر میکنند...
    ولی خوش به حالشان که لنگه همند.
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا