پسر عوسجه رفت و پی او رفت حبیب،
خواستند آن دو ببینند رخ پاک حبیب،
چ حبیبی؟؟؟
ک بود بر همه غمخوار و طبیب،
چ طبیبی؟؟؟
ک بود بی کس و بی یار و غریب،
آرام آرام گویمت ک نشنود زینب،
15 روز بیشتر به مقتل خونی نمانده...
واااااااای ببخشید من دیگه باید برم .
میخوام برم مهمونی اومدم آمار بیکارا را بگیرم گرفتم دیگه هههههههههههههه با اجازه بای
شوخی کردم به دل نگیری حرفی زدم .
پس مثل هم هستیم من منظورم به جز این ترم ههههههههههههههههه
ولی باید شروع کنیم بخونیم من زبان شروع کردم 504 میخونم
و باید برای امتحان عملی هم برم کلاس یاد بگیرم
شما موفق باشی کاش قبول بشیم خیلی خوب میشه اگه بشه ههههههه