خوب راستش اون روز خیلی حالم گرفته شد،همون روز 15 آذر بود دیگه.عصرش رفتم یه گمر تا باتوم خوردم،آروم گرفتم........دیگه برام مهم نبود.....ولی خوب دلم تنگ میشه دیگه.........2 ساله عادت دارم هر روز 4 ساعت تو آب باشم......
بیخیال.........
مرسی عزیزم.......
تا دوستایی مق شما دارم از این بهتر نمیتونم باشم.معلومه.........مرسی بانو!
مهم نیست.درست میشه......
بله.همونو میگم.
ممنونم.مرسی.
نه بابا کاری نکردم که.واسه دل خودم کردم.
چرا.2 شنبه ی بعد تعطیلات کمیته داشتم.پدرمو در آوردن.همه ی کارتامو گرفتم پانچ کردن.باطل شد.
تا یه سال محرومم.از همه چی.حتی مزایایی که داشتم.ورودم به باشگاه انقلاب،استخرها،خلاصه همه چی.
خدا نکنه.خودم بشم......
جریان مال 5 شنبه جمعه ای بود که گذشت.فکر کنم ما 3شنبه بهت زنگ زدیم.
به خدا خاموش بودی.....
کم سعادتیم دیگه......
ایشالا....[IMG]
مرسی عزیزم!
مطمیناً به یادمون بودی که همش تو خاطرمون بودی.......
مرسی عزیزم.شرمنده.من خطم قطع شده،یه ایرانسل دستمه الان....
ولی بهت اس ام اس دادم،ترسید،بعدشم زنگ زدیم خاموش بودی....خواستیم بریم بیرون،دست یافتنی نبودی.کلی جاتو خالی کردیم.آتی هم چند بار بهت زنگ زد.خلاصه....
خودتی.........
راستی تو بودی من دوم شدم؟؟!!!!
به به...............
ببین کی اینجاست!
چقدر دلمون براش تنگ شده بود......چقدر وقتی نبود،باشگاه سوت و کور بود.......
ناقلا کلاً با دنیا دیسکانکت شده بود.نه تلفنی ،نه چیزی....
خدایا مرسی که برش گردوندی.چقدر دلتنگش بودیم.....
خدایا مراقبش باش.بهشم بگو از این به بعد بیشتر احتیاط کنه.به بودنش بیشتر نیاز داریم ......