Recent content by a1341365

  1. A

    http://persian-star.net/1390/12/03/Fun/FunnyPic_Persian-Star.org_002.jpg

    http://persian-star.net/1390/12/03/Fun/FunnyPic_Persian-Star.org_002.jpg
  2. A

    السلام و علیک بر پیر خرابات ایرا انج :smile:

    السلام و علیک بر پیر خرابات ایرا انج :smile:
  3. A

    http://1.blinks.webege.com/images/b16a44bb6575.jpg

    http://1.blinks.webege.com/images/b16a44bb6575.jpg
  4. A

    http://8201.1.img98.net/out.php/i129901_ddf.jpg

    http://8201.1.img98.net/out.php/i129901_ddf.jpg
  5. A

    از آشنایی باهاتون خیلی خوشحالم :smile:

    از آشنایی باهاتون خیلی خوشحالم :smile:
  6. A

    داداش، دوست، غریبه ... :smile: اسم مهم نیست، هر چی خودتون راحت ترین باهاش :smile: اگه خیلی سخته...

    داداش، دوست، غریبه ... :smile: اسم مهم نیست، هر چی خودتون راحت ترین باهاش :smile: اگه خیلی سخته "احمد"...:smile:
  7. A

    سلام، خواهش میکنم دوست عزیز:smile:

    سلام، خواهش میکنم دوست عزیز:smile:
  8. A

    ترسم آن روز بیایی که نباشد جسدم... کوزه گر کوزه بسازد ز خاک جسدم... لب آن کوزه بسازد ز خاک لب...

    ترسم آن روز بیایی که نباشد جسدم... کوزه گر کوزه بسازد ز خاک جسدم... لب آن کوزه بسازد ز خاک لب من... بیخبر لب بگذاری به لبان جسدم...
  9. A

    دختری با اندام استخوانی!

    دیروز ما زندگی را به بازی گرفتیم! امروز او ما را! و فردا؟؟؟!!!
  10. A

    من باز همون پیام رو گذاشتم:(

    من باز همون پیام رو گذاشتم:(
  11. A

    seire takamole ensan ta marg bood:biggrin::biggrin:

    seire takamole ensan ta marg bood:biggrin::biggrin:
  12. A

    http://persian-star.org/1389/10/29/12in1/30.jpg

    http://persian-star.org/1389/10/29/12in1/30.jpg
  13. A

    زندگی با صدا شروع میشه بی صدا تموم میشه عشق با ترس شروع میشه بااشک تموم میشه دوستی از هرجایی...

    زندگی با صدا شروع میشه بی صدا تموم میشه عشق با ترس شروع میشه بااشک تموم میشه دوستی از هرجایی شروع بشه هیچ جا تموم نمیشه!
  14. A

    سهراب گفتی: چشمها را باید شست ......... شستم ولی ... گفتی جور دیگر باید دید ...

    سهراب گفتی: چشمها را باید شست ......... شستم ولی ... گفتی جور دیگر باید دید .......... دیدم ولی ... گفتی زیر باران باید رفت .............. رفتم ولی ... او نه چشم های خیسو شسته ام را ....... نه نگاه دیگرم را ......... هیچ کدام را ندید! فقط در زیر باران با طعنه خندید و گفت: ...
بالا