وقتی یادم می افته که در تیم جوانان بازی می کردم و در مسابقه ی دوستانه با یک تیم بزرگسالان به نام اقبال تهران
فقط در نیمه ی دوم بازی کردم و به تنهایی 16 گل زدم،فقط آتیش می گیرم...
ما نیمه ی اول 1 بر 0 عقب بودیم که در نیمه ی دوم به بازی رفتم و 16 گل زدم و با نتیجه ی 24 بر 1 پیروز شدیم که
اگه بازی رسمی بود حتماً در کتاب گینس ثبت می شد...
اشکم در اومد. خدا خودش می دونه که از استثنائات گلزنی بودم ولی نمی دونم چه صلاحی برام رقم زده بود...
