گلسا2
پسندها
2,679

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • بعضی وقتا آدما الماس توی دستشون دارن

    بعـــد چشمشون به یه گــــــرد و مــــی افته

    دولا میــــــشن تا گــــــــردو رو بــــــــــــردارن

    الماســـــه می افته تو شیــــــــب زمیـــــــن

    و قل میـــخوره و تو عـــمق چاهی فرو میـره

    میــــــــــــــدونی چــــــــــــی میـــــــــمونه ؟

    یـــه آدم و یـــه دهـــن باز با یــــه گردوی پوک

    و یــــــــــــه دنـــــــــــــیا حـــــــــســـــــــــرت
    از فشــــــــــــار زنــــــــــدگی نتــــــــــرسید

    از دیـــــــگران شــــــــــــکایـــــــــت نــــکن!!!

    خـــــــــــــودت را تغـــــــــــــــییر بــــــــــــده!

    از آنـــجا که برای مــــحافظت از پای خـــــود،

    پوشیـــــــدن یک دمپـــــــایی آسان تــــــر از

    فــــــــرش کــــــــــردن کــــل زمیـــــن است
    تـو را گم می کنم هر روز و پیدا می کنم هر شب

    بدینسان خــوابها را با تو زیبـــا می کنــم هر شب

    تبـی این گاه را چون کـــوه سنگین می کند آنگاه

    چه آتشها که در این کــــوه برپا می کنم هر شب

    تماشایی است پیـــچ و تاب آتش ها خوشا بر من

    که پیــــــچ و تاب آتش را تماشا می کنم هر شب

    مرا یک شب تحمل کن که تا باور کنی ای دوست

    چگــــونه با جنون خــــــود مدارا می کنم هر شب

    چنان دســتم تهی گردیده از گــــرمای دســـت تو

    که این یخ کرده را از بیکسی ها می کنم هرشب

    تمام سایه ها را می کشـــم بــــر روزن مهتـــــاب

    حضورم را ز چشم شـهر حاشا می کنم هر شب

    دلــم فریاد می خواهد ولـــی در انـــزوای خویــش

    چـــه بی آزار با دیوار نجـــوا می کنـــم هــــر شب

    کجـا دنبـــال مفـــهومــی برای عشق می گردی ؟

    که من این واژه را تا صبـح معنا می کنم هر شب
    سلاااااااااااااام....نههههههههههههههه عزیزم هیچ راهی نداره....بووووووووووووووووووووووووششششششششششش:redface:
    چی تو چشاته که تورو اینقدر عزیز میکنه
    این فاصله داره منو بی تو مریض میکنه
    این که نگات نمیکنم یعنی گرفتار توام
    رفتن همه ولی نترس من که طرفدار توام
    هرچی سرم شلوغ شد رو قلب من اثر نذاشت
    بدوت تو دنیای من انگار تماشاگر نداشت
    منو نمیشه حدس زد با این غرور لعنتی
    هیج وقت نخواستم ببینیم تو لحظه ناراحتیم
    .
    میخواستم نبخشمت یکی ازت تعریف کرد
    دیدن تنهایی تو منو بلاتکلیف کرد
    بیا و معذرت بخواه از جشنی که خراب شد
    از اون که واسه انتقامم از تو انتخاب شد
    هرچی سرم شلوغ شد رو قلب من اثر نذاشت
    بدوت تو دنیای من انگار تماشاگر نداشت
    منو نمیشه حدس زد با این غرور لعنتیم
    هیج وقت نخواستم ببینیم تو لحظه ناراحتیم
    درگیر رویای توام، منو دوباره خواب کن
    دنیا اگه تنهام گذاشت، تو منو انتخاب کن
    دلت از آرزوی من، انگار بی خبر نبود
    حتی تو تصمیمای من،چشمات بی اثر نبود
    خواستم بهت چیزی نگم، تا با چشام خواهش کنم
    درارو بستم روت، تا احساس آرامش کنم
    باور نمی کنم ولی، انگار غرور من شکست
    اگه دلت میخواد بری، اصرار من بی فایدست
    هر کاری می کنه دلم، تا بغضمو پنهون کنه
    چی میتونه فکر تو رو، از سر من بیرون کنه
    یا داغ رو دلم بزار، یا که از عشقت کم نکن
    تمام تو سهم منه، به کم قانعم نکن
    آره خب خانواده که جای خودشون رو دارند. ای جان منم بچه کوچیک خیلی دوست دارم.ابی و گوگوش رو هم خیلی دوست دارم. البته شادمهر رو بیشتر تر دوست دارم.
    نه این کتاب رو نخوندم. آره آسونه. ولی تا دلت بخواد زبان سخته.
    من ورزشو خیلی دوست دارم. موسیقی خیلی دوست دارم. سینما هم اگه فیلمش بیخود نباشه دوست دارم. ولی نمی دونم چرا هرچی سعی می کنم دانشگامون رو دوست ندارم.
    ازبین عکسا اینو یه دفعه دیدم. آجی جون ببین چه جوری آدم وقتی خوشحاله ،یهو ضد حال می خوره.:(

    خواهش می کنم. تو هم مرسیییییییی. همشون رو دوست داشتم
    خواهش می کنم. ببخشید این یکی گله یکم بزرگ بود. تو صفحه جا نمی شد.
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا