دوست ناسمي تو جيگر طلا
-
می خواهم جایی میان نیستی پیدا کنم
و تمام خودم را
هرچه هست را
میان همان حوالی بگذارم
تا چیزی نماند
انگار قرار نیست درست بشود
-------------------------------
این شب ها
لباس خودم را تیره تر کنم بهتر است
شاید برای خودم روضه ایی خواندم
و نذری سگرمه هایم را به باد و کو تعارف کردم
http://dl1.musicirooni.in/93/1/21/25%20Band%20-%20Bash%20Ta%20Bebini%20%5B128%5D.mp3
وقتي تو نبود تو اشك ميشه همدم من هرشب...
منم و دلواپسيمو جمله هاي بي مخاطب...
وقتي تو اوج سكوتم فقد از تو حرف دارم...
تو بايد باشي ببيني كه چه تلخ روزگار...
باش تا ببيني كه من بيمارم از غم...
باش تا ببيني چشم بي تابه از اشك...
با من نبودي كه دردامو ببيني...
باش تا ببيني كه من بيدارم هر شب...
باش تا ببيني كه به جز تو دل خوشي ندارم...
باش تا ببيني كه فقد با تو شاد روزگارم...
باش تا ببيني كه ميمونم با تو هميشه...
باش تا ببيني ك يه روزم بي تو شب نميشه..
.
.
.
.
باش تا ببيني كه من بيدارم هرشب...
خب اره راست میگی.همون اشه. خواهش می کنم عموووووووووووووو.شما هم شاداب باشیییییییی خیلیییییییی
فدامدات كوثري
ما.ا.ا.چ
سلام
البوم این گروه که این ا اهنگارو خوندن گوش دادم
محشرن:smile:
مدیر ارشد جدید باشگاه
.
.
.
*ஜ ✿ جشن مدیر ارشــــد شدن DDDIQ عزیز ✿ ஜ *
بیا که بی تو من غم تو صد خزانم
- آشوبم
تنها توئی تو که میتپی به نبض ِ این رهایی
تو فارغ از وفور ِ سایه هایی
باز آ که جز تو جهان ِ من حقیقتی ندارد
تو میروی که ابر ِ غم ببارد
به سمت ِ ماندنت راهی نمیشوی چرا؟
گاهی ستاره هدیه کن به مشت ِ پوچ ِ شبها
شمرده تر بگو با من حروف ِ رفتنت
تا من بگیرم از دلت همه بهانه هارا
آشوبم آرامشم توئی به هر ترانه ای
سر میکشم توئی سحر اضافه کن به فهم ِ آسمانم
آشوبم آرامشم توئی به هر ترانه ای
سر میکشم توئی بیا که بی تو من غم ِ دوصد خزانم
بگذار بگوین که از سراب ِ.این آب بریدم
من از عطش ترانه آفریدم
به سمت ِ ماندنت راهی نمیشوی چرا؟
گاهی ستاره هدیه کن به مشت ِ پوچ ِ شبها
شمرده تر بگو با من حروف ِ رفتنت
تا من بگیرم از دلت همه بهانه هارا
آشوبم آرامشم توئی به هر ترانه ای
سر میکشم توئی سحر اضافه کن به فهم ِ آسمانم
آشوبم آرامشم توئی به هر ترانه ای
سر میکشم توئی بیا که بی تو من غم ِ دوصد خزانم
ترانه سرا: احسان حائری
آشوبم ارامشم تویی..
پرنده های قفسی عادت دارن به بی کسی...
عمرشونو بی همنفس کز میکنن کنج قفس...
اهوم.خو حافظم ضعيفه
كوثرييييييييييييييي؟
شب اول
قضيه اين چيه؟
دي
شب اول
مزرعه دزدینی نیست...فردا میلاد بهاره....دیگه این مزرعه هرگز...ترسی از خزون نداره
نفس بکش...نفس بکش...اینجا نفس غنیمته...
چیزی دارد گم میشود که دوست دارم جای هیچ همه باشد....
جای همه ی همه ی چیز هایی که هست....
هر وقت که یادت افتاد ...
به سمت یاد من...
لبخندت را بر پهنای صورتت پهن کن
بگذار کمی در نزدیکی چشم هایت
قدم بزنم....
خخخ چشم...
مقسي عسيسم
آورين منم كم كم برم بدرسم
باييييي عچقم
چخد ناز گفدي گلم...
چشم ...توام دعام كن...7 شب
اهوم ...بيام هلش بدم را بيفته؟
فاتحه ای بخان ...
از اینجا که میگذری...
:دست نوشته ی یک مرده ی تازه به مرگ رسیده...
كوثري منكرات بردنت؟
:|
عجب نكته ي پهني بودااا
اوخ اوخ شطرنجي كنين :دي
ن باو دور از جونم
وا مگه شوبر دارا نميان؟
ديگه گذش اون زمون...
پيرشديم كوثري...
حالا چون داخه آشتي
قر بودما -
بارگذاری...
-
بارگذاری...
-
بارگذاری...
