کوثر89
پسندها
663

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • در عصر یخبندان بسیاری از حیوانات یخ زدند و مردند

    می گویند خارپشتها وخامت اوضاع رادریافتند تصمیم گرفتند دورهم جمع شوند و
    بدین ترتیب همدیگررا حفظ کنند...

    وقتی نزدیکتر به هم بودند گرمتر میشدند ولی خارهایشان یکدیگررا زخمی میکرد

    بخاطرهمین تصمیم گرفتند ازهم دور شوند ‫ولی از سرما یخ زده میمردند...

    ازاینرو مجبور بودند یا خارهای دوستان را تحمل کنند، یا نسلشان منقرض شود.
    zahra sh: پس دریافتند که بهتر است باز گردند و گردهم آیند و آموختند که : با زخم
    های کوچکی که همزیستی با کسان بسیار نزدیک بوجود می آورد زندگی کنند ،
    چون گرمای وجود دیگری مهمتراست...
    و این چنین توانستند زنده بمانند...

    بهترین رابطه این نیست که اشخاص بی عیب و نقص را گردهم می آورد بلکه آن
    است هر فرد بیاموزد با معایب دیگران کنارآید و خوبیهای آنان را تحسین
    نماید...
    چــــه عکســــآی خــوبی دســـشون دآرم : )
    تورآ هرگز نخـــواهم ســرود
    میخــــواهم تآ ابد نآشنآختــــه ترین زیبــآی جهـــآن بمــآنی
    کـــ فقط مــن میشنـــآسمــش

    احســـآن نصــری


    بـگــــو هنـــــوز یآدتـــه
    در گـــوشم آهستـــــه
    گفتــــی همیشـــــه میمــــونی ... بگـــو هنــوزم یــآدته ...

    فـــدآی تـــو
    آره مـــن میـــزونــــم ... ; )
    رآستـــــــی روزتـــــ مبآرکــــ لبـــــ صــورتـــی:دی
    مبـــآرکتــــ بآشـــه ; )
    خو میکنم...
    به بادهایی که از مشرق ذهنم...
    سرزمین ها را...
    یکی پس از دیگری...
    به طاعون حضورش...مبتلا میسازد...
    وحس را
    بر سلول های عبوس منطقم...
    تزریق میکند......
    و بر جانم...ریشه میدواند...
    وحال این روزهای عجیبم را...
    به گرگو میش شعور...
    وصله میزند...
    ومن طلوع صبح دمان را...
    ایستاده...
    به انتظار...
    مینشینم...
    ....
    کاش ...
    ازدحامش...مرا ....با ریشه ....از جا..... نَکَند...
    آ.آ.خ...
    24 مرداد
    ای جـــــونم ... چطـــوری یدونــــــه ؟؟

    میبــــــوســـمتــــــــ دردونــــه : *
    سلام.............خواهش میکنم

    پایان نامه؟!مگه مقطع ارشد هستی؟
    چشم ایشالا 20 میشی......:D
    هیاهو...
    لجن...
    ستاره ها...
    دوام...
    سکوت..
    صدا...
    ابراز...
    میخ...
    واژه
    کلاف...
    من...
    تن...
    ....
    آه....
    وقتی کلامی را جاری کردی ارتعاشی می‌سازی و ارتعاش تو موجی می‌سازد در دل مخاطب!
    گاهی این موج می‌تواند...
    کسی را به زیر برد
    و گاه به اوج!

    اولین کسی که به همراه این موج به بالا یا به پایین میرود خود تو هستی!
    مگذار موج کلامت تو را به نزول سوق دهد...
    اگر نمی دانی نگو !
    اگر می‌دانی به بهترین شیوه بگو!
    باید همواره زیباترین‌هایت را بر زبان آوری!
    حتی به هنگامهٔ خشم!

    آنچه را که کلام تو جاری میسازد،
    همهٔ آن چیزی است که تو در آن لحظه هستی!
    بگذار تا فقط خوبیهایت جاری شود ...

    از انعکاس تیرگی‌ها بر آینهٔ دل مخاطبت واهمه داشته باش.
    چرا که این تیرگیها گسترش می‌یابد.
    پس تو به نوبهٔ خودت مگذار که جهان تیره و تار شود.
    همیشه زیباترین‌هایت را جاری کن

    جهنم مکانی جغرافیایی در جایی نیست بلکه حالتی از روح ناراضی است،
    رضایت درون یعنی بهشت،

    "آرامش" هنر نپرداختن به مسائلی است که حل کردنش سهم خداست.

    لحظه‌هایتان لبریز از آرامش.
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا