اونو که هنوزم میگن.تازه چیزای دیگم میگن که در این مکان عمومی جایز نیست گفته شود.اومدیمو یه بچه از وسط این صفحه رد شد،اونوقت چه خاکی تو سرمون بریزیم:دی
-
تازه قبلش جدی میگه چرا کارا با کد هست؟
بعد هی به روحانی میگه حرف نزن نشون بده
آخر سر فک کنم قائمیه با خستگیه فراوان میاد و یه نگاه میندازه.بعد چون ما به قول اون شاخصو ترکوندیم،ما رو میندازه
بهم میگفتن خرزهره!!!!!
فهمیدم.تنها خاصیتش دق دادن دیگرونه.....من بقیه رو دق میدم؟
من هر موقع خانواده می خواستن بگن خاصیت نداری بهم میگفتن.!!!!!!!!!
چه میدونم.با اون ناز و ادایی که داره معلوم نیست تا کی ما مچلیم.
آره منم یادم افتاد.نه یادگاریه.الان نه بزار پاس شیم بعد.
آره دیگه
البته اینا مثله اینکه نمیخوان دست از سر کچل ما ور دارن
گفته تا شنبه باید داکیومنت پروژه رو با پروژه تکمیل شده تو سی دی تحویل بدیم
فک کنم تا خود ترم بعد این خورده فرمایشای اینا تموم نشه سر این پروژه
پیرمون کردن رفت
"مقواس، آتیش می گیره رو" عاااااالی اومدی!
دیروز شکوفه یاد گرفتم!
با یه دونه برگ کنگره ای!
ولش کن... در مورد اون یارو هیچی ننویس. حوصله شو ندارم. دوباره شروع می کنه!
من تو اون تاپیکم نمیتونم برم! اتیش به پا میشه... والا!
استاد جدّی می فرمایند: ولــــــــــــــــــــــــــــش کن!
مهشید این دخترک نمیخواد به ما سور بده.کوتاه نیا.ما سور رو ازش میگیریم.
باور کن اون لحظه انقدر خوشحال شده بودم، زده بود به سرم(!) میخواستم زنگ بزنم دعوتتون کنم مستر دیزی افطار... خدارو شکر خون به مغزم رسید، زنگ نزدم!!
سلام.مادریم تشکر بکردی به خاطر حبه ی قند.
من فک کردم از این شاد مشنگاست فیلمش.نصفش داشتن می زدن تو سر وصورت خودشون که
تمنای درونی؟!؟؟!
مخلصیم :دی
ترکونده بودی با اون داستان سراییت!
آهان ...
تو لپ تاپم نیس ... میگردم بهت میدم ...
یه پلان ساده اس البت ...
...
مرحبا به تو ای حماسه ساز ...
سلام ندا ...
میشینی تاصب به چه چیزایی فکر می کنی تو ام!! کچل من اولین دختری هستم تو دانشگاه شریعتی که "کسی مرا نبرده" از اونجا فارغ التحصیل میشم!
هاع؟
چه عکسی ؟
سلاااااااام به امت همیشه در صحنه :دی
خوبم شکر ... تو خوبی ؟
چاکر آبجی مهشیدم هستیم زیاد ...
از دست شما !:دی اول صبحی خندیدم ممنونم دوست خوبم ...! نه از الان دقت بیشتری میکنم به این نکته :دی
نه اختیار دارین از هم صحبتیتون خوشحال شدم و لذت بردم و همچنین بامداد شما به شادی
اگر اشتباه به کار بردم معذرت میخوام ...
البته راستی در گفتگو من تاکیدم بر سوالات ابتدایی گفتگو بود ! ولی نمیدونم تاکید بیشتر صحبت ها بر بررسی نمونه موردی قرار گرفت و البته خودم هم دام پاسخی مینویسم الان !!
والا راستش دوست خوبم بامداد از ترکیب بام داد هست یعنی صبح, صبح زود, نزدیک طلوع آفتاب ...
چشم حتما دوست خوبم و همچنین ممنونم از حضور و شرکت شما در گفتگو
سلام دوست خوبم ممنونم بامداد شما هم به خیر ...
سوره مبارکه نور
آیه شریفه 35
اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ كَمِشْكَاةٍ فِيهَا مِصْبَاحٌ الْمِصْبَاحُ فِي زُجَاجَةٍ الزُّجَاجَةُ كَأَنَّهَا كَوْكَبٌ دُرِّيٌّ يُوقَدُ مِن شَجَرَةٍ مُّبَارَكَةٍ زَيْتُونِةٍ لَّا شَرْقِيَّةٍ وَلَا غَرْبِيَّةٍ يَكَادُ زَيْتُهَا يُضِيءُ وَلَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نَارٌ نُّورٌ عَلَى نُورٍ يَهْدِي اللَّهُ لِنُورِهِ مَن يَشَاءُ
معنای آیه:
جابرین عبدالله گوید : وارد مسجد شدم و علی (ع) را ملاقات کردم. علی (ع) فرمود : تعجب می کنم از کسی که این آیه را بخواند و معنایش را درک نکند. گفتم : کدام آیه ؟ حضرت آیه را خواندند و فرمودند: (مشکاه) محمد (ص) است (مصباح) من هستم. (زجاجه) حسن و حسین هستند (کوکب درّی) علی بن الحسن است. (شجره مبارکه) محمدبن علی است. (زیتونه) جعفربن محمد (لا شرقیه) موسی بن جعفر ( لا غریبه) علی بن موسی الرضا (یکاد زیتها) محمد بن علی ( لم تمسه نار) علی بن محمد (نور علی نور) حسن بن علی (یهدی الله لنوره من یشا) مهدی (عج) است -
بارگذاری...
-
بارگذاری...
-
بارگذاری...