تا سواد قریه راهی بود
چشم های ماپر از تفسیر ماه زنده بومی
شب درون آستین هامان
می گذشتیم از میان آبکندی خشک
از کلام سبزه زاران گوش ها سرشار
کوله بار از انعکاس شهرهای دور
منطق زبر زمین درزیرپا جاری
زیردندان های ماطعم فراغت جابه جا می شد
پای پوش ماکه ازجنس نبوت بودما رابانسیمی از زمین می کند
چون...