منو شب و قلم و کاغذ و تنهایی با تو
منو شبایی که نعره زدم تنهایی تا صبح
منو دستو پا گم کردن با یه لبخند تو
من که جواب دادم بدیو با لبخند به تو
منو غمو و غمی که از دوریت کلافس دیگه
منو شبای سردی که داره عذابم میده
منو تکرار شدن این روز و شبا
منی که خسته شدم از این روز و شبا
منو تحمل حرفای تو پشت سر من
منو نشوندن قافیه ها پشت سر هم
منو بغضی که توی صدام موندگار شد
تو و نفرینی که ابد بوده با تو
منو خاطراتی که توی عکس تکرار میشن
منی که نمی خوام برگردم به یک سال پیشم
منو شب و قلم و کاغذ و تنهایی با تو
بازم شب و قلم و کاغذ و تنهایی با تو