شیوا72
پسندها
4

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • منم همیشه همینو میگم بهش اونم اول یکم گیر میده اما اخرش میگه تو خودت بزرگ شدی همه جیزو میفهمی. فقط میخواد چند ثانیه هم که شده رو اعصابم راه بره
    یعنی چی توشونو نمیگم تعدادشون رو ؟ مثلا یک ساعت راجب تعداد اسمسا میخوای چه بگی
    البته من خوشحالم به مادرت جریان منو گفتی با اینکه یکم دارد شک میکنه اما باز چیز بدتری ممکن بود از توش دربیاد در ضمن بهش بفهمون که تو اگر میخواستی زیر ابی بری هیچ وقت رک وراست نمیرفتی بهش بگی
    امیدوارم ناراحت نشده باشی اما فردا درمورد اس مسامون حرف بزنیم خوبه
    اهان یعنی مامانت قبول داره من تو رو تو دانشگاه ببینم ولی بیرون نه؟
    وای خوب پس اسمسو کمش کنیم کلا صحبتامون بزاریم واسه زمانا خاص مثلا سه ساع یکبار یا اضطراری شود اعلام کنیم یا یکروز در میان
    آره دیگه برا مامانمه.البته یه مدته شدید دوستم میگه بیا بریم بیرون اما من زیاد اهل گشتن با دوستام بیرون نیستم...
    قبول نمیکنه بیرو ن دانشگاه ببینمت
    یه چیز میگم ناراحت نشو!
    مامانم عصری شکار شده بود حسابی که چند روزه چی شده یه ریز اس ام اس بازی میکنی.
    اهان نکنه بهونه واسه مادرت میخوای بیاری؟ خوب بگو قار دارم حتما باید ببینیش
    عکستم همینجا بفرست قیافتو دوباره یادم نره خدایی نکرده مثل اینکه فردا باید پیدات کنما
    یییییییووووووووووووووووهووووووووووووووووو!
    کحاییییییییییییییییییی؟
    میگم ببینمت که محدودیت نداریم تو برخورد مثل حالایم دیگه؟ یا نکنه مثل دانشگاه برخورد کنم باهات
    وای از این دوستم که فردا باهاش قرار دارم متنفرم ام جون بعدش بتوم بیام ببینمت باید3ساعت تحملش کنم
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا