ه آنهایی فکر کن که هیچگاه فرصت آخرین نگاه و خداحافظی را نیافتند.
به آنهایی فکر کن که در حال خروج از خانه گفتند :
"روز خوبی داشته باشی"، و هرگز روزشان شب نشد.
به بچه هایی فکر کن که گفتند :
"مامان زود برگرد"، و اکنون نشسته اند و هنوز انتظار می کشند.
به دوستانی فکر کن که دیگر فرصتی برای در آغوش...
من که حس ششم یه خورده زیادی قویه البته یه خورده هم اگه در فاصله 30 سانتی من باشن ذهن خونی میکنم در مورد حس ششم باید بگم که وقتی با یه چیزی یا اتفاقی برخورد میکنی فورا" میفهمی که اخرش چی میشه مثل این میمونه که ادم داره یه فیلم را دوبار نگاه میکنه یا این که این حرفها ی که در جوابت قراره زده بشه...
تو دوران مدرسه هفته آخر عيد كه ميشد همه قول وقسم مي خورديم جمعا نيايم مدرسه!
فردا كه ميشد همه اومده بودن ببينن كي نيومده.
يعني عاشق اون اتحادمون بودم !!
یارو تو مترو داشت جوراب زنونه میفروخت،
بهم گفت: یه دونه بخر، گفتم: من مجردم، زن ندارم!
گفت: بخر بكش رو سرت برو دزدی!
سر کلاس زبان خارجه...
سر گروهبان پادگان آموزشی رو کرد به گروهان تحت امرش و گفت :
همه شما به خاطر بی نظمی و سرپیچی از دستور باید تنبیه بشید ، زود نفری ده بار روی زمین شنا برید وشروع کرد به شمردن:
یک دو سه چهار پنج شش هفت هشت نه ، نه ، نه ، نه ، نه و همینطور به گفتن عدد نه ادامه داد
بعد از چند دقیقه در حالی که لبخند...