شاعر سایت' آخرین فعالیت

حس حرص خوردن تاسیان اعصابم و خورد کرد🙄

بازم حس سیری مفرط دارم🙄

سلام،وااای دلم آش خواست! به رئیس عکسش رو نشون دادم بهم میگه فردا بعد از کلاست درست کن همه بخوریم😅قیافه ی منم فعلا اینطوریه😏 فکر می کردم...

25 بند- میدونم که مال من شدی

خودم دارم امید جانم ز سفر باز آمد از دلکش رو میخونم

گاهی به این فکر می کنم که به دنیا میایم زندگی می کنیم و می میریم بدجور دلم می گیره هدف از زندگی کردن و خلقتمون چی بود؟ چی هست و چی...

شامگاهان تا اوج آسمان ها صدایم خواهد رفت اگر لب به سخن بگشایم اشکهایم راه ستارگان خواهند شست ماه در گوشه ای خاموش میماند و من دستهای...

از اینکه تنها برگ کوچکی از رویای جودی ابوت درونم دارم انجام میدم خیلی ذوق دارم. درست بابالنگ درازی نیست که از من حمایت کنه ولی جاش کلی...

ابرهایی که در اندیشه دریا هستند بغض دارند ولی توی گلو می ریزند کوه من گریه نمی کرد و نمی دانستم کوه ها اشک نمی ریزند فرو میریزند

لطفا برای دردهایی که دارید دنبال همدرد نگردید فقط تصور کنید اون آدم چه روزهای سختی و گذرونده تا کمی به حالت عادی برگرده و شما با گفتن...

از کسایی که رفتارشون نسبت به آدمای ضعیف تحقیرآمیزه، اما نسبت به افراد قوی چاپلوسانه برخورد می‌کنن، متنفرم

آدمهایی که روزی همو دوست داشتن، نمی توانند دوست بمانند، چون قلب یکدیگر را شکستند، نمیتوانند دشمن بشوند چون قلب یکدیگر را لمس کرده اند...

گاهی نباید بخشید و فراموش کرد خصوصا کسانی رو که براشون سنگ تموم گذاشتی و تمام خوبی هاتو فراموش کردن شده هر روز ببینیشون بازم نبخش حتی...

خیلی سال پیش تو این قسمت می نوشتم تو قسمت دستنوشته ها من می نوشتم :رهگذر و سال ۹۹ کتاب دست نوشته های یک رهگذر رو نوشتم الان برگشتم...

زندگی رو گذروندم به امید اینکه بالاخره می رسه اون قله ای که بعدش سراشیبی آرامشه، شادی هام رو اوستا برسون کردم که قد غم هام بلندتر از...