ممنون ،من خودم هنوز تو بهتم بابامو که اصلا ندیدم و از نبودش ناراحت نیستم اما مامانم تمام وجودم بود و اصلا نمیتونم باور کنم که دیگه نمیتونم ببینمش البته من هنوز وقتی میرم خونه به جای خالیش روی تختش سلام میکنم،بگزریم ....راستی باید اینم میگفتم که یک سالونیمه پیش تنها پسری که تو زندگی دوسش داشتم به طرزفجیعی تصادف کرد و من واقعا تنها شدم و تو این مدت فقط مادرم همدردم بود،البته شاید بشه گفت خدا یه کم کمکم کرده که از مظر مالی بی نیازم ولی روحم دچار فقره عاطفس!ببخشید سر تورم درد آوردم ،چون می گزرد غمی نیست