سرسخت
پسندها
96

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • همیشه که همه چی وفق مراد نیست
    این مائیم که بی طاقتیم
    بعدا درموردش صحبت میکنیم
    شبت خوش
    خیلی جالب بود
    نمیذارم کسی غممو ببینه
    واسه همین اذیت میشم
    قیافم آرومه
    لامصب دلم بدجور ناارومه
    خــــــــــــدای من
    نه اونقدر پاکم که کمکــــم کنی و نه اونقدر و نه اونقدر بدم که رهـــام کنی...
    میــــــــون این دو گمم !
    هم خــــودم رو و هم تــــــو رو آزار میدم...
    هر چه قدر تلاش کردم نتونستم اونـــــــــی باشم که تو خواستی...
    و هــــــرگز دوست ندارم اونی باشم که تو رهـــــــام کنی...
    انقدر بــی تو تنهــــــام که بی تو یعنی “هیــــچ” یعنی “پـــــوچ” !

    خـــــــــدایا هیــــــــچ وقت تنها رهــام نکن ....


    ♥خدایا♥ نگاه بارانیت را از من برنگیر!

    این روزها بدجور دلم برایت تنگ میشود!

    دوست دارم کنارم بنشینی و به "گریه هایم" لبخند بزنی

    دوس دارم برایم از روزهای خوب وعده دهی
    خدای من♥
    آمده ام که بگویم دلم برای خنده های بی غصه تنگ شده...
    در پایان حرفهایم
    تا جايي كه یادمان هست :
    همیشه ما رو از "چوب خدا" ترسوندن ولی حتی!!!

    یه نفر هم به "بوس خدا" امیدوارمون نکرد!!!

    نمي دونم چرا!

    ولي شما ديگه به آيندگان فقط "چوب خدا" رو ياد ندين!!!

    "بگین خب
    خدا جونم...

    خودت که میدونی چقدر دوستت دارم، مگه نه؟

    خدایــــــــــــــا...
    امروز را مهمان قلبم باش
    امروز پای سفره ی درد دلهای من باش

    رهایـــــــم نکـــــــن!

    خدایا بیش از همیشه دلتنگم ...
    به اندازه ی تمام روزهای نبـــــــــــودنم ...

    "دلتـنـگــــــم"

    خــــــــــــــــدایا ...!خسته ام میفهمی
    من اینجـــــــــــــــــــــ ــا...
    دلـــــــــــــــم سخت معجــــــــــــــــــــزه می خواهد...!!!

    دلشکسته ام خدای من میشنوی!!!
    میدانم که حرفهایم بوی ناشکری میدهد"
    شعر سیب از دکتر حمید مصدق
    به من خندیدی و نمی دانستی تو
    من به چه دلهره از باغچه همسایه سیب را دزدیدم
    باغبان از پی من تند دوید
    سیب را دست تو دید
    غضب آلود به من كرد نگاه
    سیب دندان زده از دست تو افتاد به خاك
    و تو رفتی و هنوز،
    سالهاست كه در گوش من آرام آرام
    خش خش گام تو تكرار كنان می دهد آزارم
    و من اندیشه كنان غرق در این پندارم
    كه چرا باغچه كوچك ما
    سیب نداشت
    جواب زبیای فروغ فرخ زاد به شعر سیب دکتر حمید مصدق
    من به تو خندیدم
    چون که میدانستم
    تو به چه دلهره از باغچه همسایه سیب را دزدیدی
    پدرم از پی تو تند دوید
    ونمیدانستی باغبان باغچه ی همسایه
    پدر پیر من است
    من به تو خندیدم
    تا که با خنده به تو، پاسخ عشق تو را خالصانه بدهم
    بغض چشمان تو لیک لرزه انداخت به دستان من و
    سیب دندان زده از دست من افتاد به خاک
    دل من گفت ،برو
    چون نمیخواست به خاطر بسپارد گریه ی تلخ تو را
    ومن رفتم و هنوز سالهاست که در ذهن من آرام آرام
    حیرت و بغض تو تکرار کنان میدهد آزارم
    ومن اندیشه کنان غرق در این پندارم که چه می شد
    اگر باغچه ی خانه ی ما
    سیب نداشت
    اینایی که مثلا بهشون قهوه تعارف می کنی بعد می پرسی: شیر؟ شکر؟
    بعد می گن : تلخ
    خب مثلا که چی؟ متفاوتی؟ خیلی خرابی؟ داغونی؟ با کلاسی؟ مقرون به صرفه ای؟ یا چی؟

    اونایی که میگن : شیر
    خب مثلا که چی؟ نرمی استخون داری؟ وزیر بهداشتی؟ گاو دوست داری؟ با دقت انتخاب کنی؟ یا چی؟

    اونایی که میگن: شکر
    خب که چی مثلا؟ دیابت نداری؟ تلخی روزگار تاثیری روت نداره؟ درگیر رژیم غذایی و اینا نیستی؟ یا چی؟

    اونایی که میگن: شیر و شکر
    خب که چی مثلا؟ از قحطی اومدی؟ مفت باشد کوفت باشد؟ یا مثلا خیلی ریلکسی؟ من و تو نداره؟ یا چی؟

    اونایی که میگن: هرچی شد
    خب که
    هاااااااااااااااا چییییییییییییییییی من؟ واییییییییییییییییییی ایواه خخخخخخخخخخخخخخ قاطی کرد نوارم
    .ღ. تولدت مبارک مدیر مهر ماهی .ღ.


    با دست پر تشریف بیارید:gol:
    بعضی آدمها بوی خوب دارند !!

    حتی وقتی دورند.

    دلت که براشون تنگ میشه

    بوی خوبشون تو ذهنت میپیچه

    و اونقدر دلت هواشونو میکنه

    که دوست داری محکم بغلشون کنی.....!
    همیشه فکر کن توی دنیای شیشه ای زندگی میکنی..
    پس سعی کن هیچوقت به طرف کسی سنگ پرتاب نکنی..
    چون اولین چیزی که میشکنه, دنیای خودته...
    بودو رود خخخخخخخخخخخخخخخخخ خوشحال شدم از مصاحبت با شما .. مستدام باشین
    چییییییییییی شما تو کی هسی خسیسی؟ وایییییییییییی خسیس و.واییییییییییییییییییی وایییییییییییییییییییییییییییییی
    خسیسسسسسسسسسسسسس زیر دست بانوی زیبایی مثل تو جون سپردن برام یه افتخاره بیا خخخخخخخخخخخ
    اهان سکوت خخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ
    والله اومدم شهرتون تو یکی از شهر های اصفهون بود که زناشون در سال فک کنم یه روز چادر سفید میذارن یا همش میذارن

    حالا شهرش بود یا روستا بود نمیدونم اما فک کنم شهر بود

    باشه میگم بیاد خرج به پای تو خسیس سفر مفتی هم حال میده خخخخخخخخخخخ
    منم همینطور. امیدوارم موفق باشی دوست گلم
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا