رئیس علی دلواری

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • دوست..

    روی جلد یک کتاب نوشته ای دیدم که خیلی من رو جذب خودش کرد. من اون طرف رو ندیده بودم ولی به آدرسی که زیر نوشته داده بود نامه میدادم و اون هم برای من نامه میداد تا قرار شد همدیگه رو ببینیم. در محل قرار دختری بسیار زیبا از کنار من گذشت و پیرزنی با همان مشخصه نامه پیش من آمد. من که مجذوب شخصیت او شده بودم بدون توجه به او پیشش رفتم و شاخه گلی به او دادم او در جواب من گفت همان دختر زیبا که از کنارت رد شد گفت که اگر شاخه گل را به من دادی بگویم که در رستوران آنطرف خیابان منتظرت است

    خوشال میشیم تو تاپیک شرکت کنین
    http://www.www.www.iran-eng.ir/showthread.php/358381-گلت-قدر-عمری-رو-که-واسش-صرف-کردی-میدونه؟؟

    http://www.www.www.iran-eng.ir/showthread.php/358112-چقدر-با-خودمون-صادقیم؟

    http://www.www.www.iran-eng.ir/showthread.php/358536-رشتتون-چقدر-واستون-مهمه؟
    http://www.www.www.iran-eng.ir/showthread.php/354692-دوستاني-كه-متولد-6ه-هستن-بفرمايين-تو-حتما-بياين-و-يه-خاطره-اون-دوران-رو-بگيد?p=4761796#post4761796
    خوشحال ميشم دعوتمو قبول كنيد و يه سر بزنيد پشيمون نميشيد.
    سلام خوبید؟:smile:
    یادم آید تو به من گفتی:
    از این عشق حذر کن
    لحظه ای چند بر این آب نظر کن
    آب آیینه ی عشق گذران است
    تو که امروز نگاهت به نگاهی نگران است
    باش فردا که دلت با دگران است
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا